ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی در پی درگذشت حجتالاسلام جعفری
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی درگذشت عالم پارسا و با اخلاص حجت الاسلام حاج سید یحیی جعفری را تسلیت گفتند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت عالم پارسا و با اخلاص جناب حجتالاسلام آقای حاج سیدیحیی جعفری رحمتاللهعلیه را به عموم مردم عزیز کرمان و ارادتمندان آن مرحوم و به خاندان مکرّم و معزّز ایشان تسلیت عرض میکنم. سالها خدمت به مردم در مسئولیتهای گوناگون و شئون متعدد روحانی، همراه با صفا و صدق در گفتار و رفتار، شاخصه این شخصیت عزیز و مُعتمَد بود. رحمت و رضوان الهی را برای ایشان مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای / ۲ آذر ۱۳۹۹
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت عالم پارسا و با اخلاص جناب حجتالاسلام آقای حاج سیدیحیی جعفری رحمتاللهعلیه را به عموم مردم عزیز کرمان و ارادتمندان آن مرحوم و به خاندان مکرّم و معزّز ایشان تسلیت عرض میکنم. سالها خدمت به مردم در مسئولیتهای گوناگون و شئون متعدد روحانی، همراه با صفا و صدق در گفتار و رفتار، شاخصه این شخصیت عزیز و مُعتمَد بود. رحمت و رضوان الهی را برای ایشان مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای / ۲ آذر ۱۳۹۹
وزیر ارشاد با تأکید بر نقش رسانهها:
تقویت اعتماد عمومی اعتماد به نفس ملی را افزایش میدهد
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اقناع افکار عمومی را مهمترین عامل موفقیت طرح محدودیتهای سراسری کرونایی دانست و گفت: کاهش میزان ابتلا و قربانیان کرونا و حفظ سلامت جامعه با کاهش ترددها، تنها با همکاری و همراهی مردم، اثربخش خواهد بود. سیدعباس صالحی با قدردانی از فعالیتهای دبیرخانه کمیته اطلاعرسانی ستاد ملی مبارزه با کرونا در ۹ماه گذشته، از تمام رسانهها و فعالان شبکههای اجتماعی برای تقویت جریان آگاهیبخشی عمومی در جهت حفظ سلامتی مردم، قدردانی کرد و گفت: رویکرد بنیادین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تقویت مرجعیت رسانهای در داخل کشور است. رئیس کمیته اطلاعرسانی ستاد ملی مبارزه با کرونا با قدردانی از عملکرد خوب مجموعه معاونت مطبوعاتی در کاهش ابهامات و پاسخ به پرسشهای مردم از طریق کانالهای ارتباطی و رسانهای، درخصوص اطلاعرسانی طرح جدید محدودیتهای کرونایی، گفت: طی چندماه گذشته درحالی که با شرایط بسیار پیچیده جنگ اقتصادی و به تعبیری تروریسم اقتصادی روبهرو بودیم که هر روز به نسبت قبل شدیدتر شده، بحرانهای متعدد طبیعی و اجتماعی نیز فضای سنگین روانی بر جامعه حکمفرما کرد که با عملکرد خوب مجموعه رسانههای کشور تا حدود زیادی از این بار منفی کاسته شد. صالحی با اشاره به آغاز موج چهارم غربالگری در کشور با امکانات جدید تولید داخل، ابراز امیدواری کرد با همت رسانهها و همراهی مردم، و اجرای طرحهای جدید پایش و مراقبت، شاهد کاهش شدت ابتلا و میزان قربانیان کرونا در کشور باشیم. صالحی با اشاره به رویکرد کلی وزارت فرهنگو ارشاد اسلامی برای مرجعسازی داخلی رسانهها افزود: با توجه به جهانی بودن شیوع کرونا، به هر میزانی که در جهت افزایش اعتماد مردمی گام برداریم و کارنامه موفقتری داشته باشیم، هم از منظر سلامت جسمانی و هم از حیث سلامت روانی، افزایش اعتماد به نفس ملی را در پی دارد. وی با تأکید بر همافزایی و همراهی در مسأله منافع ملی گفت: ما میتوانیم در بسیاری از حوزهها، اختلاف نظر داشته باشیم، اما لازم است که در مسائل مربوط به منافع ملی، اشتراک نظر و عمل، وجه غالب عملکردها باشد.
سوخت توسعه آتی ایران از زبان رئیس جمهوری و وزیر اقتصاد
فروش نفت صرف هزینههای جاری دولت نمیشود
افزایش درآمدهای نفتی صرف تقویت زیرساختهای توسعهای میشود
گروه اقتصادی - آنطور که رئیس جمهوری در تازهترین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت عنوان کرده است؛ دیگر قرار نیست که هزینههای دولت از محل فروش نفت تأمین شود و در صورت افزایش احتمالی فروش نفت و درآمدهای حاصل از آن، «این منابع صرف تقویت زیرساختهای توسعهای کشور و فقرزدایی خواهد شد.»
وزیر اقتصاد نیز با حضور در یک برنامه تلویزیونی تأکید کرده که هرچه از فروش اوراق خزانه به دست آید، صرف توسعه زیربناهای اقتصادی میشود و عواید این اوراق مختص یک دولت نیست که بگوییم دولت بعدی را بدهکار کرده است. اخذ مالیات و استفاده از بازار سرمایه نیز منابع دیگری است که وزیر اقتصاد از بازار سرمایه بهعنوان ابزار مهم تأمین مالی بنگاههای بزرگ یاد میکند و آن را فراتر از «فرهنگ نفتی، رخوت و سستی» میداند.
تمرکز تصمیم سازان کشور بر این موارد باعث شده تا باب جدیدی در توسعه کشور باز شود که در صورت تحقق میتواند اقتصاد را به سمت مقاومسازی و رهایی از نفت سوق دهد. به تعبیری ساده، منابع حاصل از فروش نفت به جای تأمین هزینههای جاری بودجه، به سرمایه گذاریهای عمرانی اختصاص یابد و از محل این سرمایه گذاریها ارزش افزوده و تولید ناخالص داخلی رشد کند. اوراق مالی نیز به کمک این توسعه بیایند و آنچه در نهایت تأمین کننده هزینههای دولت است، مالیات و درآمدهای حاصل از خصوصیسازی باشد.
اصلاح ساختاری بودجه، مبنای بودجه سال 1400 خواهد بود
کاهش مستمر اتکا بودجه به نفت اتفاقی است که در سالهای گذشته و بویژه پس از بازگشت تحریمهای امریکا رخ داد؛ اما رئیسجمهوری آن را از دستاوردهای بزرگ اقتصاد مقاومتی در دولتهای یازدهم و دوازدهم برمی شمارد و قرار است که در صورت لغو تحریمها نیز ادامه دار باشد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی عصر شنبه در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت با اشاره به بررسی دقیق لایحه بودجه در جلسات صبح و عصر دولت در هفته جاری، اصلاح ساختاری بودجه و توجه به محورهای اصلی آینده نگرانه در بودجه 1400 را ضروری دانست و در خصوص کاهش مستمر اتکا بودجه به نفت در طول سالهای دولت یازدهم و دوازدهم تأکید کرد: افزایش درآمدهای نفتی کشور صرف تأمین امکانات برای تقویت زیرساختهای توسعهای کشور خواهد شد.
همچنین در این جلسه، روحانی ادامه پرشتاب تکمیل پروژههای ریلی برای استفاده از ظرفیت ژئوپولتیک ایران، تقویت زیرساخت الکترونیکی کشور برای شتاب دهی به اقتصاد دانش بنیان و ادامه طرحهای فقرزدایی را از جمله محورهای رویکرد آینده نگر در لایحه بودجه 1400 عنوان کرد.
امسال تأمین منابع بودجه چگونه انجام شد؟
وزیر امور اقتصادی و دارایی با حضور در برنامه «نگاه یک» شبکه اول سیما به تشریح برخی از جزئیات درآمدها و هزینههای دولت در ماههای گذشته پرداخت.
به گزارش شبکه اخبار اقتصادی و دارایی ایران (شادا)، فرهاد دژپسند گفت: در شرایط جنگ سخت اقتصادی و همچنین شیوع بیماری کرونا که در جهان شدیداً حوزه اقتصاد را تحت تأثیر قرار داده است، ایران توانست به مدد الهی و همراهی مردم، تابآوری خوبی از خود نشان دهد و این همان اقتصاد مقاومتی است. به یاد داریم دشمن زمانی گفت ظرف سه ماه اهداف شوم خود (براندازی نظام) را به ثمر خواهد نشاند، لکن میبینیم ۲۴ ماه از آن گفته دشمن گذشته است و نظام جمهوری اسلامی با اعتلای بیشتری مستقر است و این شکستی بزرگ برای آنان محسوب میشود.
او تصریح کرد: با وجود نگرانیهایی که در اردیبهشت و خرداد ماه امسال در خصوص چشمانداز اقتصادی وجود داشت و همه فکر میکردند با کمک منابع بانک مرکزی و افزایش پایه پولی، مشکلات اقتصادی مرتفع شده است، اما شاهد بودیم که با توجه به افزایش تابآوری و مردم بنیان شدن اقتصاد، در هفت ماهه امسال فقط ۱۲ هزار میلیارد تومان از حساب تنخواه استفاده کردیم در حالی که در مدت مشابه سال گذشته ۲۷ هزار میلیارد تومان از منابع تنخواه استفاده شده بود.
وزیر اقتصاد با اشاره به اینکه روش تأمین مالی از طریق مراجعه مستقیم به مردم معادل ۱۱۷ هزار میلیارد تومان بوده که ۹۰ هزار میلیارد تومان آن از فروش اوراق خزانه بوده است؛ یادآور شد: در هفت ماهه ابتدای امسال، دولت با تکیه بر اصول اقتصاد مقاومتی اقدامات لازم را در تأمین مالی بودجه از محل فروش اوراق خزانه به میزان ۹۰ هزار میلیارد تومان به انجام رساند و همچنین، با همدلی و احساس مسئولیت مردم در پرداخت سهم مالیات خود، موفق شدیم تأثیر جنگ اقتصادی دشمن و تأثیرات کرونا را به حداقل برسانیم.
وزیر اقتصاد با اعلام اینکه در هفت ماهه سالجاری، سهم هفت دوازدهم مالیات بهطور کامل محقق شده است، همچنین از جلب 3.8 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی خبر داد.
او ادامه داد: وزارت اقتصاد با روش مردم بنیانی اقتصاد، از طریق صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس (ETF)، فروش داراییهای دولت را با مشارکت حدود پنج و نیم میلیون نفر به انجام رساند که از این طریق، توزیع بهینه ثروت صورت گرفته و این یکی از عوامل مدیریت بودجه در سالجاری بوده است.
دژپسند اذعان کرد: در حالی که در کل سال ۱۳۹۸ حدود ۲۶۴ هزار میلیارد تومان تأمین مالی اقتصاد از محل بازار سرمایه صورت گرفت؛ این رقم تنها در شش ماهه امسال به ۳۲۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافت.
وزیر اقتصاد با اعلام اینکه در شش ماهه نخست سالجاری مبلغ ۱۰۵ هزار میلیارد تومان درآمدهای مالیاتی، تحقق پیدا کرد، گفت: این رقم با عنایت به اعمال تدابیر و سیاستهای مناسب از جمله بخشودگی جرایم مالیاتی با مجوز شورای هماهنگی اقتصادی متناسب با نوع فعالیت واحدها، سبب انگیزه پرداخت بخشی از مالیاتهای معوق گردید. او افزود: همچنین ایجاد توافق با مؤدیان بزرگ در پرداخت زودهنگام مالیات آنها دلیل دیگر تحقق این رقم درآمدی مالیات است.
به گفته دژپسند، درحالی که سال گذشته ۶ هزار میلیارد تومان خصوصیسازی انجام شده؛ در شش ماهه اول سالجاری این رقم به ۳۲ هزار میلیارد تومان درآمدزایی از طریق واگذاری داراییها رسیده است.
توسعه دانش بنیانها و افزایش بهرهوری، راه پیشرفت اقتصاد
وزیر اقتصاد در بخش دیگری از سخنان خود گفت: در زمینه بهبود فضای کسب و کار اقدامات مناسبی صورت گرفته، به نحوی که در گذشته میانگین زمان لازم برای فرآیند ثبت یک شرکت ۷۳ روز بود که اکنون به کمتر از ۷۳ ساعت کاهش پیدا کرده است و حتی در یک مورد که متقاضی مدارک لازم را کامل همراه داشته این فرآیند در کمتر از ۲۰ دقیقه انجام شده است.
او ادامه داد: مطابق برنامه ششم توسعه، پیگیری و عقد پیمان نامههای پولی دو و چندجانبه، از تکالیف وزارت اقتصاد است و اینجانب هم بعد از ورود به این وزارتخانه بشدت پیگیر این موضوع بودم و اقدامات جدی نیز در حال انجام است اما به نظر من راه حل اصلی برای پیشرفت اقتصاد و فاصله گرفتن از دلاریزه بودن اقتصاد ایران، توسعه فعالیت شرکتهای دانش بنیان و افزایش بهرهوری استفاده از ظرفیتهای موجود کشور است.
انتشار اوراق خزانه بدهکار کردن دولت بعدی نیست
«فروش اوراق خزانه به معنای بدهکار کردن دولتهای بعدی نیست.» وزیر اقتصاد با بیان این مطلب تصریح کرد: درآمد ناشی از آن صرف امور زیربنایی و مواردی چون آموزش و پرورش، آموزش عالی، حراست از مرزها و... میشود که ارتباطی با یک دولت و جناح خاص ندارد، ضمن اینکه تا کنون نه تنها یک ریال بدون مجوز قانونی، اوراق فروخته نشده است، بلکه حتی یک روز هم تأخیر در بازپرداخت وجوه مربوط به اوراق، رخ نداده است.
دژپسند با بیان اینکه کارکرد بانکهای کشور در تأمین مالی کوتاه مدت و برای بنگاههای کوچک مقیاس است، گفت: بنگاههای بزرگ مقیاس باید برای تأمین مالی به سمت بازار سرمایه بروند، ما تلاش کردیم مسیر این حرکت را تسهیل کنیم.
وزیر اقتصاد با یادآوری اینکه «مردم در خرید سهام اصول مهم مطالعه، مشاوره و معامله را که بارها گفته شده مد نظر قرار دهند»، گفت: سهام داران بازار سرمایه نباید نگاه کوتاه مدت به این بازار داشته باشند و باید نگاه شان میان مدت و بلند مدت باشد.
او تصریح کرد: سهامدار نباید تحلیل خود را آلوده به حواشی سیاسی کند و باید این را بدانیم فرهنگ بازار سرمایه، فرهنگ عقلانیت، آینده نگری و محاسبه گری، در برابر فرهنگ نفتی، رخوت و سستی است.
در این گفتوگوی تلویزیونی وزیر امور اقتصادی و دارایی گریزی هم به علت عمده افزایش تورم و قیمتها زد و بخش عمده آن را ناشی از افزایش هزینهها دانست.
دژپسند توضیح داد: در دورههای مختلف افزایش تورم علل متفاوتی داشته است. علت عمده را باید ناشی از افزایش هزینه دانست. ۷۰ تا ۸۵ درصد واردات مربوط به کالاهای واسطهای، مواد اولیه بوده است که وقتی قیمت این قبیل کالاها متأثر از صعود قیمت ارز افزایش مییابد این افزایش در پروسه تولید مینشیند و قیمت کالاهای تولید شده را زیاد میکند.
او با بیان اینکه در نیمه نخست سال نقدینگی تا جایی که امکان داشت کنترل شد؛ اذعان کرد: در حالی که گفتههایی مبنی بر ابرتورم مطرح بود، این اتفاق رخ نداد.
دژپسند معتقد است که شرایط اقتصاد ایران به گونهای است که توجه به بازار سرمایه اجتنابناپذیر است و در پایان توضیح میدهد: اینکه گفته میشود سازمان بورس بر وضعیت بازار سرمایه نظارت نمیکند ما بسیاری از اخبار را رسانهای نمیکنیم که بسیاری از مدیران عزل شدند و برخی جریمههای ۵۰ تا ۶۰ میلیونی پرداخت کردند. اوراق تبعی حمایت قاطع از سهامدار است.
وزیر اقتصاد نیز با حضور در یک برنامه تلویزیونی تأکید کرده که هرچه از فروش اوراق خزانه به دست آید، صرف توسعه زیربناهای اقتصادی میشود و عواید این اوراق مختص یک دولت نیست که بگوییم دولت بعدی را بدهکار کرده است. اخذ مالیات و استفاده از بازار سرمایه نیز منابع دیگری است که وزیر اقتصاد از بازار سرمایه بهعنوان ابزار مهم تأمین مالی بنگاههای بزرگ یاد میکند و آن را فراتر از «فرهنگ نفتی، رخوت و سستی» میداند.
تمرکز تصمیم سازان کشور بر این موارد باعث شده تا باب جدیدی در توسعه کشور باز شود که در صورت تحقق میتواند اقتصاد را به سمت مقاومسازی و رهایی از نفت سوق دهد. به تعبیری ساده، منابع حاصل از فروش نفت به جای تأمین هزینههای جاری بودجه، به سرمایه گذاریهای عمرانی اختصاص یابد و از محل این سرمایه گذاریها ارزش افزوده و تولید ناخالص داخلی رشد کند. اوراق مالی نیز به کمک این توسعه بیایند و آنچه در نهایت تأمین کننده هزینههای دولت است، مالیات و درآمدهای حاصل از خصوصیسازی باشد.
اصلاح ساختاری بودجه، مبنای بودجه سال 1400 خواهد بود
کاهش مستمر اتکا بودجه به نفت اتفاقی است که در سالهای گذشته و بویژه پس از بازگشت تحریمهای امریکا رخ داد؛ اما رئیسجمهوری آن را از دستاوردهای بزرگ اقتصاد مقاومتی در دولتهای یازدهم و دوازدهم برمی شمارد و قرار است که در صورت لغو تحریمها نیز ادامه دار باشد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی عصر شنبه در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت با اشاره به بررسی دقیق لایحه بودجه در جلسات صبح و عصر دولت در هفته جاری، اصلاح ساختاری بودجه و توجه به محورهای اصلی آینده نگرانه در بودجه 1400 را ضروری دانست و در خصوص کاهش مستمر اتکا بودجه به نفت در طول سالهای دولت یازدهم و دوازدهم تأکید کرد: افزایش درآمدهای نفتی کشور صرف تأمین امکانات برای تقویت زیرساختهای توسعهای کشور خواهد شد.
همچنین در این جلسه، روحانی ادامه پرشتاب تکمیل پروژههای ریلی برای استفاده از ظرفیت ژئوپولتیک ایران، تقویت زیرساخت الکترونیکی کشور برای شتاب دهی به اقتصاد دانش بنیان و ادامه طرحهای فقرزدایی را از جمله محورهای رویکرد آینده نگر در لایحه بودجه 1400 عنوان کرد.
امسال تأمین منابع بودجه چگونه انجام شد؟
وزیر امور اقتصادی و دارایی با حضور در برنامه «نگاه یک» شبکه اول سیما به تشریح برخی از جزئیات درآمدها و هزینههای دولت در ماههای گذشته پرداخت.
به گزارش شبکه اخبار اقتصادی و دارایی ایران (شادا)، فرهاد دژپسند گفت: در شرایط جنگ سخت اقتصادی و همچنین شیوع بیماری کرونا که در جهان شدیداً حوزه اقتصاد را تحت تأثیر قرار داده است، ایران توانست به مدد الهی و همراهی مردم، تابآوری خوبی از خود نشان دهد و این همان اقتصاد مقاومتی است. به یاد داریم دشمن زمانی گفت ظرف سه ماه اهداف شوم خود (براندازی نظام) را به ثمر خواهد نشاند، لکن میبینیم ۲۴ ماه از آن گفته دشمن گذشته است و نظام جمهوری اسلامی با اعتلای بیشتری مستقر است و این شکستی بزرگ برای آنان محسوب میشود.
او تصریح کرد: با وجود نگرانیهایی که در اردیبهشت و خرداد ماه امسال در خصوص چشمانداز اقتصادی وجود داشت و همه فکر میکردند با کمک منابع بانک مرکزی و افزایش پایه پولی، مشکلات اقتصادی مرتفع شده است، اما شاهد بودیم که با توجه به افزایش تابآوری و مردم بنیان شدن اقتصاد، در هفت ماهه امسال فقط ۱۲ هزار میلیارد تومان از حساب تنخواه استفاده کردیم در حالی که در مدت مشابه سال گذشته ۲۷ هزار میلیارد تومان از منابع تنخواه استفاده شده بود.
وزیر اقتصاد با اشاره به اینکه روش تأمین مالی از طریق مراجعه مستقیم به مردم معادل ۱۱۷ هزار میلیارد تومان بوده که ۹۰ هزار میلیارد تومان آن از فروش اوراق خزانه بوده است؛ یادآور شد: در هفت ماهه ابتدای امسال، دولت با تکیه بر اصول اقتصاد مقاومتی اقدامات لازم را در تأمین مالی بودجه از محل فروش اوراق خزانه به میزان ۹۰ هزار میلیارد تومان به انجام رساند و همچنین، با همدلی و احساس مسئولیت مردم در پرداخت سهم مالیات خود، موفق شدیم تأثیر جنگ اقتصادی دشمن و تأثیرات کرونا را به حداقل برسانیم.
وزیر اقتصاد با اعلام اینکه در هفت ماهه سالجاری، سهم هفت دوازدهم مالیات بهطور کامل محقق شده است، همچنین از جلب 3.8 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی خبر داد.
او ادامه داد: وزارت اقتصاد با روش مردم بنیانی اقتصاد، از طریق صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس (ETF)، فروش داراییهای دولت را با مشارکت حدود پنج و نیم میلیون نفر به انجام رساند که از این طریق، توزیع بهینه ثروت صورت گرفته و این یکی از عوامل مدیریت بودجه در سالجاری بوده است.
دژپسند اذعان کرد: در حالی که در کل سال ۱۳۹۸ حدود ۲۶۴ هزار میلیارد تومان تأمین مالی اقتصاد از محل بازار سرمایه صورت گرفت؛ این رقم تنها در شش ماهه امسال به ۳۲۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافت.
وزیر اقتصاد با اعلام اینکه در شش ماهه نخست سالجاری مبلغ ۱۰۵ هزار میلیارد تومان درآمدهای مالیاتی، تحقق پیدا کرد، گفت: این رقم با عنایت به اعمال تدابیر و سیاستهای مناسب از جمله بخشودگی جرایم مالیاتی با مجوز شورای هماهنگی اقتصادی متناسب با نوع فعالیت واحدها، سبب انگیزه پرداخت بخشی از مالیاتهای معوق گردید. او افزود: همچنین ایجاد توافق با مؤدیان بزرگ در پرداخت زودهنگام مالیات آنها دلیل دیگر تحقق این رقم درآمدی مالیات است.
به گفته دژپسند، درحالی که سال گذشته ۶ هزار میلیارد تومان خصوصیسازی انجام شده؛ در شش ماهه اول سالجاری این رقم به ۳۲ هزار میلیارد تومان درآمدزایی از طریق واگذاری داراییها رسیده است.
توسعه دانش بنیانها و افزایش بهرهوری، راه پیشرفت اقتصاد
وزیر اقتصاد در بخش دیگری از سخنان خود گفت: در زمینه بهبود فضای کسب و کار اقدامات مناسبی صورت گرفته، به نحوی که در گذشته میانگین زمان لازم برای فرآیند ثبت یک شرکت ۷۳ روز بود که اکنون به کمتر از ۷۳ ساعت کاهش پیدا کرده است و حتی در یک مورد که متقاضی مدارک لازم را کامل همراه داشته این فرآیند در کمتر از ۲۰ دقیقه انجام شده است.
او ادامه داد: مطابق برنامه ششم توسعه، پیگیری و عقد پیمان نامههای پولی دو و چندجانبه، از تکالیف وزارت اقتصاد است و اینجانب هم بعد از ورود به این وزارتخانه بشدت پیگیر این موضوع بودم و اقدامات جدی نیز در حال انجام است اما به نظر من راه حل اصلی برای پیشرفت اقتصاد و فاصله گرفتن از دلاریزه بودن اقتصاد ایران، توسعه فعالیت شرکتهای دانش بنیان و افزایش بهرهوری استفاده از ظرفیتهای موجود کشور است.
انتشار اوراق خزانه بدهکار کردن دولت بعدی نیست
«فروش اوراق خزانه به معنای بدهکار کردن دولتهای بعدی نیست.» وزیر اقتصاد با بیان این مطلب تصریح کرد: درآمد ناشی از آن صرف امور زیربنایی و مواردی چون آموزش و پرورش، آموزش عالی، حراست از مرزها و... میشود که ارتباطی با یک دولت و جناح خاص ندارد، ضمن اینکه تا کنون نه تنها یک ریال بدون مجوز قانونی، اوراق فروخته نشده است، بلکه حتی یک روز هم تأخیر در بازپرداخت وجوه مربوط به اوراق، رخ نداده است.
دژپسند با بیان اینکه کارکرد بانکهای کشور در تأمین مالی کوتاه مدت و برای بنگاههای کوچک مقیاس است، گفت: بنگاههای بزرگ مقیاس باید برای تأمین مالی به سمت بازار سرمایه بروند، ما تلاش کردیم مسیر این حرکت را تسهیل کنیم.
وزیر اقتصاد با یادآوری اینکه «مردم در خرید سهام اصول مهم مطالعه، مشاوره و معامله را که بارها گفته شده مد نظر قرار دهند»، گفت: سهام داران بازار سرمایه نباید نگاه کوتاه مدت به این بازار داشته باشند و باید نگاه شان میان مدت و بلند مدت باشد.
او تصریح کرد: سهامدار نباید تحلیل خود را آلوده به حواشی سیاسی کند و باید این را بدانیم فرهنگ بازار سرمایه، فرهنگ عقلانیت، آینده نگری و محاسبه گری، در برابر فرهنگ نفتی، رخوت و سستی است.
در این گفتوگوی تلویزیونی وزیر امور اقتصادی و دارایی گریزی هم به علت عمده افزایش تورم و قیمتها زد و بخش عمده آن را ناشی از افزایش هزینهها دانست.
دژپسند توضیح داد: در دورههای مختلف افزایش تورم علل متفاوتی داشته است. علت عمده را باید ناشی از افزایش هزینه دانست. ۷۰ تا ۸۵ درصد واردات مربوط به کالاهای واسطهای، مواد اولیه بوده است که وقتی قیمت این قبیل کالاها متأثر از صعود قیمت ارز افزایش مییابد این افزایش در پروسه تولید مینشیند و قیمت کالاهای تولید شده را زیاد میکند.
او با بیان اینکه در نیمه نخست سال نقدینگی تا جایی که امکان داشت کنترل شد؛ اذعان کرد: در حالی که گفتههایی مبنی بر ابرتورم مطرح بود، این اتفاق رخ نداد.
دژپسند معتقد است که شرایط اقتصاد ایران به گونهای است که توجه به بازار سرمایه اجتنابناپذیر است و در پایان توضیح میدهد: اینکه گفته میشود سازمان بورس بر وضعیت بازار سرمایه نظارت نمیکند ما بسیاری از اخبار را رسانهای نمیکنیم که بسیاری از مدیران عزل شدند و برخی جریمههای ۵۰ تا ۶۰ میلیونی پرداخت کردند. اوراق تبعی حمایت قاطع از سهامدار است.
گزارش «ایران» از همکاری و همراهی مردم در اجرای محدودیتها از ساعت 9 شب
تصویر غریب شبهای شهر
حمیده امینی فرد- فریبا خان احمدی
خبرنگار
شنبه، نخستین روز از اجرای طرح محدودیت های هوشمند و سختگیرانه در 160 شهر کشور بود. تهران از صبح روز اول، اما یک شهر خلوت بود. اگر تصویر حملونقل عمومی، بزرگراهها و معابر اصلی باران زده و سوپرمارکتها و فروشگاههای مواد غذایی را از چهره تهران حذف کنیم، به یک تصویر هماهنگ آرام از شهری میرسیم که این روزها، آرامستانش با خطر جدی دفن بیش از صدها فوتی کرونایی مواجه شده است! بنابراین باید پرسید شما بهعنوان یک شهروند، در نخستین روز از اجرای طرح محدودیتهای جدید، تاچه اندازه وظیفه شناس بودهاید؟ اگر صاحب یک کسب و کار غیرضروری باشید، قطعاً با پایین کشیدن کرکرهها، در صف اولین شهروندان مسئول قرار گرفته اید! مشاهدات میدانی ما تأیید میکند که در مناطق مختلف تهران از ساعتهای صبحگاهی و تا نزدیکیهای 21 شب روز شنبه و همینطور دیروز، بجز تعداد انگشت شماری از اصناف غیرضروری، تقریباً همه آنها در یک حرکت هماهنگ بسته بودند. میدان تجریش حول و حوش ساعت 6 عصر اولین روز، یک تصویر کاملاً متفاوت از خود برجای گذاشت. به رغم اینکه این میدان حتی در ایام نوروز هم جزو شلوغ ترینهاست، اما محدودیتهای جدید، پای خریداران را از بازار سنتی و مغازههای اطراف کاملاً جمع کرده بود. کمی آن طرف تر از این میدان ساعت 7:30 شب، بجز خودروهای شخصی که با عجله مشغول سبقت گرفتن برای رسیدن به خانه بودند، تعداد انگشت شماری از شهروندان در خیابانها تردد میکردند. با این همه در خیابان شیخ بهایی و حوالی میدان ونک، سوپرمارکت ها و نان فروشیهای صنعتی بسیار شلوغ بود و جالب اینکه مردم برای خرید در صف ایستاده بودند. عدهای نگران بودند که این فروشگاهها نیز بسته شود.
برخی زودتر از ساعت 9 کرکره را پایین کشیدند
در میدان سعادت آباد و خیابان 24 متری نیز بجز فروشگاههای مواد غذایی، همه مغازههای برند و فروشگاهی تعطیل بودند و البته صف خودروهای شخصی در جلوی سوپرمارکتها ترافیک شدیدی ایجاد کرده بود. بارندگی شدید تهران و تعطیلی زودهنگام بخش خصوصی، موجب شد تا بزرگراههای اصلی و معابر پرتردد با حجم زیادی از خودروهایی مواجه شوند که در نزدیکیهای ساعت 8:30 همچنان به منزل نرسیده بودند. برخی فروشگاههای مواد غذایی نیز از آنجا که نمیدانستند مشمول جریمه میشوند یا نه! زودتر از این ساعت، کرکرهها را پایین کشیدند و همین مردم را نگران تأمین مواد غذایی کرده بود! درحالی که برخی هم از این وضعیت شلوغی کلافه شده بودند و میگفتند که صبح فردا را که از ما نگرفته اند! در مقابل برخی برای اینکه این دو هفته کمتر از خانه خارج شوند، ترجیح داده بودند تا بیشتر خرید کنند. در شنبه، پایتخت یک شب کاملاً خلوت را پشت سر گذاشت. شهر در خدمت رانندگان تاکسی، اتوبوسها و تاکسیهای اینترنتی بود و خاطر رانندگان را اگرچه از نظر نبود ترافیک، گرم کرده بود، اما نبود مسافر هم مزید برعلت شده بود تا اغلب آنها در جلوی ایستگاههای مترو و خطوط بیآرتی توقف کنند. در چهارراه ولیعصر ساعت 9 و نیم شب، تاکسیها بهدنبال مسافران دربستی میگشتند و برخی مسافران نیز که به ناچار خودروی شخصی خود را نیاورده بودند، از این وضعیت گلایه داشتند! اگرچه کاهش جریمه از 500 هزار به 200 هزار تومان هم برخی رانندههای خودروهای مدل بالا را وسوسه کرده بود تا برای رفتن به میهمانی به ساعت توجه نکنند! برخی هم به خیال بخشیده شدن جریمههای روز اول و اینکه احیاناً دوربین پلاکشان را ثبت نکرده باشد، همچنان در خیابانها میچرخیدند.
همه مغازهها بجز مشاغل ضروری بسته بودند
البته بودند اصنافی که از مقررات سرپیچی کرده و از پشت کرکرههای بسته به مشتریها خدمات میدادند؛ مثل یکی از قهوه خانههای حوالی خیابان جمهوری که با وجود تذکرها و اخطارها، پنهانی مشغول سرویس دهی به مشتریانش بود. آقای نادریان که در یکی از داروخانههای اطراف میدان انقلاب مسئول فروش دارو است، هم به «ایران» میگوید: «شب شنبه نزدیک ساعت 10 شب از محل کارم تعطیل شدم در طول مسیرم از میدان انقلاب تا حوالی خیابان جمهوری بجز سوپرمارکتها و داروخانهها، همه مغازهها بسته بودند و تقریباً هیچ ماشین شخصی در خیابانها تردد نداشت فقط چند تاکسی و موتوری را دیدم که منتظر مسافر بودند.»
خانم رضایی هم که کارمند یکی از ادارات دولتی و بعدازظهر کار است، میگوید: «محل کارم نزدیک خیابان شهید مطهری است. نزدیک ساعت 8 شب نگهبان ساختمان با کارمندان تماس میگرفت و اعلام میکرد دیر نکنیم و قبل از 9 شب به خانه برسیم. میخواستم سوار ماشین شوم که شنیدم چند تا جوان به هم میگفتند «گاز بده تا دیر نشده برسیم خانه وگرنه جریمه میشویم. مردم عجله داشتند قبل از ساعت 9 شب خودشان را به خانه برسانند.»
تصویر تهران در روز دوم هم تداعی گر روزهای نوروز بود. خیابانها کاملاً خلوت و مغازهها بجز اصناف ضروری تقریباً بسته بودند، البته در برخی خیابانها همچون مولوی برخی مغازهها خارج از لیست مشغول فعالیت بودند که بازرسان سریعاً اقدام کرده و با تذکر باعث بسته شدن آنها شدند. بانکها تا حدودی مشتری داشتند و عابران انگشت شماری در خیابانها تردد میکردند. حملونقل عمومی نیز نسبت به روز اول با شلوغی کمتری مواجه بود. گران بودن هزینه تاکسیهای اینترنتی البته داد مسافران را در آورده و برخی را به اجبار به سمت حملونقل عمومی سوق داده بود. در آن سوی تهران، جادههای منتهی به شمال بویژه در محور هراز هم بجز تاکسیهای زرد رنگ و ماشینهای سنگین، تقریباً هیچ خودروی شخصی در برف سنگین پاییزی به چشم نمیخورد. اگرچه برخیها پیش از آغاز محدودیتها، سفر خود را آغاز کرده بودند، برای همین محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران از استانداران گیلان و گلستان درخواست کرد تا بر تعطیلی بخشهای مختلف نظارت جدی داشته باشند، تا دوباره آلودگی کرونا به تهران بازنگردد.
تجلی اعتماد عمومی بین مردم و مسئولان
سعید معدنی جامعه شناس علت استقبال و همراهی مردم با مقررات جدید کرونایی را ناشی از شکلگیری اعتماد عمومی بین مردم و مسئولان کشور عنوان میکند و در تحلیل این موضوع به «ایران» میگوید: «چند تا بحث در این باره مطرح است. اول اینکه ذهنیت جامعه اینگونه شکل گرفته بود مسئولان آمارهای مبتلایان و موارد فوتی را از مردم پنهان و ناقص بیان میکنند بعد از آنکه رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی و برخی اعضای ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام کردند اینها آمار واقعی کشتهها نیست و آمار واقعی فراتر از موارد رسمی اعلامی از سوی وزارت بهداشت است کمکم مردم احساس کردند صداقت در گفتار مسئولان شکل گرفته است.» معدنی در ادامه میافزاید: ابتدای شیوع کرونا شایعاتی مبنی بر اینکه مسئولان بیماری را دیر به مردم اعلام کردند، مطرح شد این قبیل شایعات موجب شد مردم به توصیهها و دستورالعملها بیتوجهی نشان دهند و به توصیههای پیشگیرانه باور نداشته باشند بعد از آنکه رؤسای بیمارستانها به صراحت اعلام کردند تخت خالی نداریم ناخودآگاه مردم احساس کردند وضعیت بحرانی است و کمکم به هشدارها و آمارهای دولت اطمینان پیدا کردند. این جامعه شناس معتقد است؛ دولت باید بتواند از اقتصاد مردم حمایت کند و چنانچه با اعمال تعطیلی عدهای بیکار شدند این خسارت را جبران کند طبیعتاً روند همراهی و استقبال مردم از محدودیتهای کرونایی و منع تردد از ساعت 9 شب ادامه پیدا میکند اگر این اتفاق نیفتد چند شب دیگر خیابانها دوباره شلوغ خواهد شد.
معدنی در ادامه به وضعیت بارندگیها بهعنوان مسائل مداخله گر در اعمال محدودیتها نیز اشاره میکند و میگوید: برخی مسائل مداخله گر از جمله مداخلات جوی نظم محدودیتهای منع تردد از ساعت 9 شب به بعد را بهم میریزد برای مثال گفته میشود شنبه شب بارندگیهای شدید موجب راهبندان و ترافیک در سطح شهر و برخی اتوبانها شد اما این مسائل لزوماً دلیل بر بیقانونی نیست و اینطور نیست که بگوییم مردم بیتفاوتاند بلکه عوامل پیشبینی نشده در رفتار مردم تأثیرگذار است.
برش
همکاری خوب مردم و اصناف در اجرای محدودیتهای کرونا
وزیر کشور در خصوص طرح جدید محدودیتهای کرونایی گفت: انتظار داریم ناجا همانند سوابق خود در گذشته قوی پای کار بیاید. به گزارش ایسنا، عبدالرضا رحمانی فضلی بیان کرد: طرح محدودیتهای هوشمند کرونایی در کنار ۶ طرح دیگر به طور یکپارچه از روز شنبه در کشور اجرا شده است و مقرر شده تا روزانه صد هزار تست کرونا انجام شود. وی افزود: مرکز کنترل قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا تشکیل شده است و به موازات آن در همه شهرستانها همچنین ستادی تشکیل شده است؛ در ۲۴ ساعت گذشته روند اجرای محدودیتها مناسب بوده بویژه مردم رعایت کردهاند همچنین صاحبان مشاغل همکاری خوبی داشتهاند. وزیر کشور با اشاره به اینکه با وزارت صمت، وزارت بهداشت و اصناف همکاری خوبی برای کنترل مشاغل ایجاد شده است افزود: صنوف همکاری خوبی داشتهاند و اکثر آنها رعایت کردهاند اما برخی از افراد که رعایت نمیکنند در واقع از قانون تخلف میکنند و قانونگذار برای چنین تخلفی جرایمی در نظر گرفته که حتماً آن را برای متخلفان اعمال میکنیم؛ با توجه به تصاویر دوربینها و رصدهایی که داشتهایم ورودی به شهرهای قرمز و نارنجی کاهش پیدا کرده است و همچنین بحث تردد بعد از ساعت ۲۱ بخوبی اجرا شده است. وی افزود: از ناجا انتظار داریم همانند سوابق گذشته قوی پای کار بیاید و به تعداد لازم هم نیروی بسیج در اختیار ناجا قرار دادهایم تا هر چه بیشتر بتوانند در این طرح کمک کنند. فرمانداران محترم باید دقت کنند اساس قرنطینه رهگیری بیماران و کمکهای معیشتی بدرستی انجام شود، همچنین باید گزارش روزانه عملکرد خود را به ستاد ارسال کنند. وی ادامه داد: بنا نداریم که اصل را بر جریمه بگذاریم اما طی نظارتهایی که انجام میدهیم اگر لازم باشد متخلفین را حتماً اعمال قانون میکنیم، اگر اعمال قانون به موقع و سریع انجام شود مؤثر است و قدرت بازدارندگی بالایی دارد؛ به طور مثال خودرویی که از ۹ شب به بعد تردد میکند باید بلافاصله ضمن جریمه برای راننده پیامک جریمه هم ارسال شود. رحمانی فضلی تأکید کرد: در طرح اجرای محدودیت تردد از ساعت ۲۱ شب به هیچ وجه ما با مردم مواجه نیستیم، جریمهها از طریق دوربینها ثبت میشود یا توسط افرادی که در میادین اصلی شهر ایستادهاند، البته این افراد فقط پلاکها را یادداشت میکنند و بههیچ وجه با رانندهها وارد بحث نمیشوند.
خبرنگار
شنبه، نخستین روز از اجرای طرح محدودیت های هوشمند و سختگیرانه در 160 شهر کشور بود. تهران از صبح روز اول، اما یک شهر خلوت بود. اگر تصویر حملونقل عمومی، بزرگراهها و معابر اصلی باران زده و سوپرمارکتها و فروشگاههای مواد غذایی را از چهره تهران حذف کنیم، به یک تصویر هماهنگ آرام از شهری میرسیم که این روزها، آرامستانش با خطر جدی دفن بیش از صدها فوتی کرونایی مواجه شده است! بنابراین باید پرسید شما بهعنوان یک شهروند، در نخستین روز از اجرای طرح محدودیتهای جدید، تاچه اندازه وظیفه شناس بودهاید؟ اگر صاحب یک کسب و کار غیرضروری باشید، قطعاً با پایین کشیدن کرکرهها، در صف اولین شهروندان مسئول قرار گرفته اید! مشاهدات میدانی ما تأیید میکند که در مناطق مختلف تهران از ساعتهای صبحگاهی و تا نزدیکیهای 21 شب روز شنبه و همینطور دیروز، بجز تعداد انگشت شماری از اصناف غیرضروری، تقریباً همه آنها در یک حرکت هماهنگ بسته بودند. میدان تجریش حول و حوش ساعت 6 عصر اولین روز، یک تصویر کاملاً متفاوت از خود برجای گذاشت. به رغم اینکه این میدان حتی در ایام نوروز هم جزو شلوغ ترینهاست، اما محدودیتهای جدید، پای خریداران را از بازار سنتی و مغازههای اطراف کاملاً جمع کرده بود. کمی آن طرف تر از این میدان ساعت 7:30 شب، بجز خودروهای شخصی که با عجله مشغول سبقت گرفتن برای رسیدن به خانه بودند، تعداد انگشت شماری از شهروندان در خیابانها تردد میکردند. با این همه در خیابان شیخ بهایی و حوالی میدان ونک، سوپرمارکت ها و نان فروشیهای صنعتی بسیار شلوغ بود و جالب اینکه مردم برای خرید در صف ایستاده بودند. عدهای نگران بودند که این فروشگاهها نیز بسته شود.
برخی زودتر از ساعت 9 کرکره را پایین کشیدند
در میدان سعادت آباد و خیابان 24 متری نیز بجز فروشگاههای مواد غذایی، همه مغازههای برند و فروشگاهی تعطیل بودند و البته صف خودروهای شخصی در جلوی سوپرمارکتها ترافیک شدیدی ایجاد کرده بود. بارندگی شدید تهران و تعطیلی زودهنگام بخش خصوصی، موجب شد تا بزرگراههای اصلی و معابر پرتردد با حجم زیادی از خودروهایی مواجه شوند که در نزدیکیهای ساعت 8:30 همچنان به منزل نرسیده بودند. برخی فروشگاههای مواد غذایی نیز از آنجا که نمیدانستند مشمول جریمه میشوند یا نه! زودتر از این ساعت، کرکرهها را پایین کشیدند و همین مردم را نگران تأمین مواد غذایی کرده بود! درحالی که برخی هم از این وضعیت شلوغی کلافه شده بودند و میگفتند که صبح فردا را که از ما نگرفته اند! در مقابل برخی برای اینکه این دو هفته کمتر از خانه خارج شوند، ترجیح داده بودند تا بیشتر خرید کنند. در شنبه، پایتخت یک شب کاملاً خلوت را پشت سر گذاشت. شهر در خدمت رانندگان تاکسی، اتوبوسها و تاکسیهای اینترنتی بود و خاطر رانندگان را اگرچه از نظر نبود ترافیک، گرم کرده بود، اما نبود مسافر هم مزید برعلت شده بود تا اغلب آنها در جلوی ایستگاههای مترو و خطوط بیآرتی توقف کنند. در چهارراه ولیعصر ساعت 9 و نیم شب، تاکسیها بهدنبال مسافران دربستی میگشتند و برخی مسافران نیز که به ناچار خودروی شخصی خود را نیاورده بودند، از این وضعیت گلایه داشتند! اگرچه کاهش جریمه از 500 هزار به 200 هزار تومان هم برخی رانندههای خودروهای مدل بالا را وسوسه کرده بود تا برای رفتن به میهمانی به ساعت توجه نکنند! برخی هم به خیال بخشیده شدن جریمههای روز اول و اینکه احیاناً دوربین پلاکشان را ثبت نکرده باشد، همچنان در خیابانها میچرخیدند.
همه مغازهها بجز مشاغل ضروری بسته بودند
البته بودند اصنافی که از مقررات سرپیچی کرده و از پشت کرکرههای بسته به مشتریها خدمات میدادند؛ مثل یکی از قهوه خانههای حوالی خیابان جمهوری که با وجود تذکرها و اخطارها، پنهانی مشغول سرویس دهی به مشتریانش بود. آقای نادریان که در یکی از داروخانههای اطراف میدان انقلاب مسئول فروش دارو است، هم به «ایران» میگوید: «شب شنبه نزدیک ساعت 10 شب از محل کارم تعطیل شدم در طول مسیرم از میدان انقلاب تا حوالی خیابان جمهوری بجز سوپرمارکتها و داروخانهها، همه مغازهها بسته بودند و تقریباً هیچ ماشین شخصی در خیابانها تردد نداشت فقط چند تاکسی و موتوری را دیدم که منتظر مسافر بودند.»
خانم رضایی هم که کارمند یکی از ادارات دولتی و بعدازظهر کار است، میگوید: «محل کارم نزدیک خیابان شهید مطهری است. نزدیک ساعت 8 شب نگهبان ساختمان با کارمندان تماس میگرفت و اعلام میکرد دیر نکنیم و قبل از 9 شب به خانه برسیم. میخواستم سوار ماشین شوم که شنیدم چند تا جوان به هم میگفتند «گاز بده تا دیر نشده برسیم خانه وگرنه جریمه میشویم. مردم عجله داشتند قبل از ساعت 9 شب خودشان را به خانه برسانند.»
تصویر تهران در روز دوم هم تداعی گر روزهای نوروز بود. خیابانها کاملاً خلوت و مغازهها بجز اصناف ضروری تقریباً بسته بودند، البته در برخی خیابانها همچون مولوی برخی مغازهها خارج از لیست مشغول فعالیت بودند که بازرسان سریعاً اقدام کرده و با تذکر باعث بسته شدن آنها شدند. بانکها تا حدودی مشتری داشتند و عابران انگشت شماری در خیابانها تردد میکردند. حملونقل عمومی نیز نسبت به روز اول با شلوغی کمتری مواجه بود. گران بودن هزینه تاکسیهای اینترنتی البته داد مسافران را در آورده و برخی را به اجبار به سمت حملونقل عمومی سوق داده بود. در آن سوی تهران، جادههای منتهی به شمال بویژه در محور هراز هم بجز تاکسیهای زرد رنگ و ماشینهای سنگین، تقریباً هیچ خودروی شخصی در برف سنگین پاییزی به چشم نمیخورد. اگرچه برخیها پیش از آغاز محدودیتها، سفر خود را آغاز کرده بودند، برای همین محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران از استانداران گیلان و گلستان درخواست کرد تا بر تعطیلی بخشهای مختلف نظارت جدی داشته باشند، تا دوباره آلودگی کرونا به تهران بازنگردد.
تجلی اعتماد عمومی بین مردم و مسئولان
سعید معدنی جامعه شناس علت استقبال و همراهی مردم با مقررات جدید کرونایی را ناشی از شکلگیری اعتماد عمومی بین مردم و مسئولان کشور عنوان میکند و در تحلیل این موضوع به «ایران» میگوید: «چند تا بحث در این باره مطرح است. اول اینکه ذهنیت جامعه اینگونه شکل گرفته بود مسئولان آمارهای مبتلایان و موارد فوتی را از مردم پنهان و ناقص بیان میکنند بعد از آنکه رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی و برخی اعضای ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام کردند اینها آمار واقعی کشتهها نیست و آمار واقعی فراتر از موارد رسمی اعلامی از سوی وزارت بهداشت است کمکم مردم احساس کردند صداقت در گفتار مسئولان شکل گرفته است.» معدنی در ادامه میافزاید: ابتدای شیوع کرونا شایعاتی مبنی بر اینکه مسئولان بیماری را دیر به مردم اعلام کردند، مطرح شد این قبیل شایعات موجب شد مردم به توصیهها و دستورالعملها بیتوجهی نشان دهند و به توصیههای پیشگیرانه باور نداشته باشند بعد از آنکه رؤسای بیمارستانها به صراحت اعلام کردند تخت خالی نداریم ناخودآگاه مردم احساس کردند وضعیت بحرانی است و کمکم به هشدارها و آمارهای دولت اطمینان پیدا کردند. این جامعه شناس معتقد است؛ دولت باید بتواند از اقتصاد مردم حمایت کند و چنانچه با اعمال تعطیلی عدهای بیکار شدند این خسارت را جبران کند طبیعتاً روند همراهی و استقبال مردم از محدودیتهای کرونایی و منع تردد از ساعت 9 شب ادامه پیدا میکند اگر این اتفاق نیفتد چند شب دیگر خیابانها دوباره شلوغ خواهد شد.
معدنی در ادامه به وضعیت بارندگیها بهعنوان مسائل مداخله گر در اعمال محدودیتها نیز اشاره میکند و میگوید: برخی مسائل مداخله گر از جمله مداخلات جوی نظم محدودیتهای منع تردد از ساعت 9 شب به بعد را بهم میریزد برای مثال گفته میشود شنبه شب بارندگیهای شدید موجب راهبندان و ترافیک در سطح شهر و برخی اتوبانها شد اما این مسائل لزوماً دلیل بر بیقانونی نیست و اینطور نیست که بگوییم مردم بیتفاوتاند بلکه عوامل پیشبینی نشده در رفتار مردم تأثیرگذار است.
برش
همکاری خوب مردم و اصناف در اجرای محدودیتهای کرونا
وزیر کشور در خصوص طرح جدید محدودیتهای کرونایی گفت: انتظار داریم ناجا همانند سوابق خود در گذشته قوی پای کار بیاید. به گزارش ایسنا، عبدالرضا رحمانی فضلی بیان کرد: طرح محدودیتهای هوشمند کرونایی در کنار ۶ طرح دیگر به طور یکپارچه از روز شنبه در کشور اجرا شده است و مقرر شده تا روزانه صد هزار تست کرونا انجام شود. وی افزود: مرکز کنترل قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا تشکیل شده است و به موازات آن در همه شهرستانها همچنین ستادی تشکیل شده است؛ در ۲۴ ساعت گذشته روند اجرای محدودیتها مناسب بوده بویژه مردم رعایت کردهاند همچنین صاحبان مشاغل همکاری خوبی داشتهاند. وزیر کشور با اشاره به اینکه با وزارت صمت، وزارت بهداشت و اصناف همکاری خوبی برای کنترل مشاغل ایجاد شده است افزود: صنوف همکاری خوبی داشتهاند و اکثر آنها رعایت کردهاند اما برخی از افراد که رعایت نمیکنند در واقع از قانون تخلف میکنند و قانونگذار برای چنین تخلفی جرایمی در نظر گرفته که حتماً آن را برای متخلفان اعمال میکنیم؛ با توجه به تصاویر دوربینها و رصدهایی که داشتهایم ورودی به شهرهای قرمز و نارنجی کاهش پیدا کرده است و همچنین بحث تردد بعد از ساعت ۲۱ بخوبی اجرا شده است. وی افزود: از ناجا انتظار داریم همانند سوابق گذشته قوی پای کار بیاید و به تعداد لازم هم نیروی بسیج در اختیار ناجا قرار دادهایم تا هر چه بیشتر بتوانند در این طرح کمک کنند. فرمانداران محترم باید دقت کنند اساس قرنطینه رهگیری بیماران و کمکهای معیشتی بدرستی انجام شود، همچنین باید گزارش روزانه عملکرد خود را به ستاد ارسال کنند. وی ادامه داد: بنا نداریم که اصل را بر جریمه بگذاریم اما طی نظارتهایی که انجام میدهیم اگر لازم باشد متخلفین را حتماً اعمال قانون میکنیم، اگر اعمال قانون به موقع و سریع انجام شود مؤثر است و قدرت بازدارندگی بالایی دارد؛ به طور مثال خودرویی که از ۹ شب به بعد تردد میکند باید بلافاصله ضمن جریمه برای راننده پیامک جریمه هم ارسال شود. رحمانی فضلی تأکید کرد: در طرح اجرای محدودیت تردد از ساعت ۲۱ شب به هیچ وجه ما با مردم مواجه نیستیم، جریمهها از طریق دوربینها ثبت میشود یا توسط افرادی که در میادین اصلی شهر ایستادهاند، البته این افراد فقط پلاکها را یادداشت میکنند و بههیچ وجه با رانندهها وارد بحث نمیشوند.
روایتی از مسافران دوره کرونا
مادرم را من کشتم
مریم طالشی
گزارش نویس
برای «مقصرها» حرف زدن راحت نیست. همهاش عذاب است و خودخوری و یک آرزوی محال که ایکاش زمان به عقب برگردد.
تازه از بیمارستان مرخص شده و هنوز حال خوشی ندارد. تمام روزهای این چند هفته گذشته حالا مثل کابوسی روی قلبش سنگینی میکند: «خدا خودش میداند که اگر یک درصد فکر میکردم اینطور میشود، محال بود بقیه را راه بیندازم.» منظورش از بقیه، دو خواهر و دامادها و بچههایشان، سه برادر و عروسها و بچههای برادرش است، به اضافه مادر. اسم مادر را که میآورد صدایش به وضوح میلرزد.
«هر سال تولد پسرم را تهران میگرفتیم. امسال گفتیم کروناست نمیشود میهمانی گرفت، تصمیم گرفتیم همه خانواده را ببریم ویلای شمال و آنجا یک جشن خانوادگی بگیریم. پیش خودم گفتم همه مدتهاست از تهران بیرون نرفتهاند و این فرصت خوبی است. پسر من امسال 10 ساله شد اما این تولد به کاممان زهر شد. مادرم.»
این بار دیگر گریه امانش نمیدهد. صدای گریه و سرفه درهم میآمیزد، معذب میشوم. میگویم میتوانم وقت دیگری مزاحم شوم، یا اصلاً اگر نمیخواهید.
مرد میگوید: «نه، نه اصلاً. میخواهم بگویم، بگذارید بقیه بخوانند و اشتباه ما را نکنند. یک عمر فکر کردیم خیلی میدانیم و کارمان درست است. الان میفهمم که یک اشتباه و سهلانگاری چطور زندگی آدم را تباه میکند.»
مرد پساز لختی ادامه میدهد: «مادرم 72 ساله بود. ناراحتی قلبی داشت و به خاطر همین تمام این مدت را که کرونا آمده در خانه مانده بود. خودش خیلی وسواس داشت و میگفت من اگر مریض شوم، بچههایم گیر میافتند و بههمین خاطر باید مراقب باشم. اصلاً کسی دیدنش نمیرفت و اگر هم میرفتیم، همان جلوی در او را میدیدیم و داخل نمیرفتیم. نمیدانم چرا به مادر اصرار کردم با ما به شمال بیاید. خسته شده بودیم و یکهو تصمیم گرفتیم چنین برنامهای ترتیب بدهیم. فکر کردم همه به این سفر نیاز دارند. بیچاره مادرم دلش راضی نبود اما بهخاطر اینکه ما ناراحت نشویم، قبول کرد. بقیهاش را دیگر میدانید. در آن جمع پسرخواهرم ناقل بود و بقیه را مبتلا کرد. یکی از خواهرهایم، دو داماد، سه برادرم و همسرانشان به اضافه دو تا از بچهها مبتلا شدند. همینطور خود من و مادرم.»
هر بارکه بهنام مادر میرسید، دلش میلرزید. میگوید مادر زمان جنگ نزدیک بود در موشکباران شهید شود اما جان سالم به در برد. الان کرونا او را از ما گرفت در حالیکه میتوانست سالهای بیشتری کنار ما باشد. جمله آخرش شوک آور و اندوهبار است: «مادرم را من کشتم!»
چه کسی است که از سفر خوشش نیاید؟ مگر آدمها دوست دارند که در خانه حبس شوند؟ صدالبته که جاده پاییزی بسیار زیباست اما به چه قیمتی؟
همین چند روز پیش بود که جاده در واپسین روزهای قبل از شروع تعطیلی دو هفتهای طوری شلوغ شد که انگار نه انگار کرونایی هست و هر روز جانهای عزیزی را میگیرد.
مهناز هم مثل خیلیهای دیگر کرونا را شوخی گرفته بود. همیشه اهل سفر بود، حتی در اوج کرونا. پیش خودش خیال میکرد چیزی نمیشود؛ همان فکری که توی سر خیلیها هست. انگار شتری نیست که در خانه آنها بخوابد. مگر بقیه که کرونا میگیرند، مشخصه خاصی دارند؟! مهناز لابد این جور فکر میکرد: «میگفتم کرونا مال ما نیست. خیلی به خودم مغرور بودم که مراقبم و طوری نمیشود. میگفتم من ورزشکارم و بدنم قوی است. فوقش در حد سرماخوردگی میگیرم. کرونا اما مرگ را آورد جلوی چشمم. باورم نمیشد که این طور درمانده شدهام. حتی وقتی بیمارستان بستری شدم، هنوز باور نمیکردم اما آنقدر اذیت شدم و عذاب کشیدم که خدا میداند دیگر برایم درس عبرت شده است.»
مهناز در سفر تفریحی به ویروس آلوده شده؛ سفری که فکر میکرد چون در طبیعت و فضای باز است لابد ایمن است و اتفاقی نمیافتد.
«تورهای طبیعت گردی جوری به آدم اطمینان میدهند که همه چیز بهداشتی است و همه نکات ایمنی رعایت میشود که آدم خیالش راحت میشود. گفتند به تعداد چادرهای یکنفره دارند که مشکلی برای کسی پیش نیاید اما وقتی راهی شدیم دیدیم خبری از چادر نیست و یک کمپ هست که اصلاً فضای اختصاصی ندارد. اعتراض کردیم اما فایدهای نداشت. حتی من و دوستم تصمیم گرفتیم برگردیم اما شب شده بود و امکان اینکه تنها برگردیم وجود نداشت. به ناچار ماندیم و فردایش هم دیگر دوستم گفت حالا که آمدهایم، دو روز را تحمل کنیم و نگذاریم کوفتمان بشود.
من هم پیش خودم گفتم طوری نمیشود. هیچکس هم به ظاهر مشکلی نداشت. چند روز بعد از اینکه برگشتیم، علائم پیدا کردم. اولش فکر میکردم فشارم پایین آمده چون بشدت بیحال بودم و اصلاً نمیتوانستم روی پایم بند شوم. با بیشتر شدن علائم، دیگر مطمئن شدم کرونا گرفتهام. دوستم هم مثل من علائم پیدا کرد، البته او حالش به اندازه من وخیم نشد و توی خانه درمان شد. قطعاً هردو در آن سفر مبتلا شدهایم. خانوادهام قصد داشتند از تور گردشگری شکایت کنند که دیگر وقت و حوصلهاش را پیدا نکردند. درست است که کار آنها در این شرایط اشتباه بود اما من تقصیر اصلی را متوجه خودم میدانم. در این شرایط اصلاً نباید سفر میرفتم ولی آن موقع فقط فکر این بودم که حال و هوایی عوض کنم و به تفریح مورد علاقهام برسم. میخواهم به بقیه بگویم که هیچ وقت فکر نکنید کرونا شوخی دارد و اصلاً هم اینطور نیست که جوانها و آدمهای بدون بیماری زمینهای در خطر نباشند. من 30 سالهام و هیچ بیماری زمینهای ندارم اما تا پای مرگ رفتم.»
حالا سفر رفتن ممنوع است اما وقتی ممنوعیت تمام شود، قرار است چه کار کنیم؟ شال و کلاه کنیم و بزنیم به جاده که بیحوصلگی این روزها از تنمان در برود؟
قبل از آنکه دست و دلتان به سفر برود، روایت عاطفه را بخوانید که نه از زبان خودش که از جانب دوست صمیمیاش تعریف میشود، چون عاطفه دیگر زنده نیست.
«آنطور که میگویند در همان سفر آلوده شدهاند، سفری که به مراغه داشتند. عاطفه 43 ساله بود. دو ماه پیش زنگ زدم و تولدش را تبریک گفتم. یک ماه بعدش فوت کرد. با شوهر و بچهاش رفته بودند مراغه خانه مادرش. عاطفه دیابت و فشار خون داشت، جایی نمیرفت اما در این مدت چند بار مراغه رفته بود. میگفت خانه مادرم است و طوری نمیشود. مراغه رفتن را اصلاً سفر حساب نمیکرد. فکر میکنم خیلیهای دیگر هم اینطور باشند، انگار چون به شهر خودشان میروند، دیگر اسمش سفر نیست. اول بچهاش مریض شد و بعد خود عاطفه گرفت. پسرش آنجا خیلی خانه فامیلها میرفت که با بچهها بازی کند. همین طوری مبتلا شد و هم عاطفه و هم پدر عاطفه درگیر شدند. عاطفه را تهران آوردند و بستری کردند اما متأسفانه بعد از چند روز فوت کرد. حال پدرش خوب شده و با وجود اینکه مسن است، از بیماری نجات پیدا کرده. چند باری تلفنی با مادر عاطفه حرف زدهام. مدام خودش را نفرین میکند که از دخترش میخواسته پیش شان برود. حالا یک بچه 11 ساله بیمادر مانده و خانواده از هم پاشیده. ایکاش در خانه میماند.»
گاهی تا مجبور نباشیم از دلخوشیهایمان دل نمیکنیم؛ دلخوشیهایی که ممکن است دلمان را برای همیشه خون کند. یک سفر کوتاه حتی اگر به خیال خودمان از خانه به خانه دیگری باشد، ممکن است عمری شاید دراز را به سر برساند. همیشه فکر میکنیم برای خودمان اتفاق نمیافتد، درست مثل کسانی که روایتشان را خواندیم و چه بسیار روایتهای دیگری که نمیدانیم و از آنها باخبر نمیشویم. درست است که کسی از سرنوشت خبر ندارد، اما این بار مرگ آنقدر هم بیخبر از راه نمیرسد؛ شاید پایان این سفر در انتظار نشسته است.»
گزارش نویس
برای «مقصرها» حرف زدن راحت نیست. همهاش عذاب است و خودخوری و یک آرزوی محال که ایکاش زمان به عقب برگردد.
تازه از بیمارستان مرخص شده و هنوز حال خوشی ندارد. تمام روزهای این چند هفته گذشته حالا مثل کابوسی روی قلبش سنگینی میکند: «خدا خودش میداند که اگر یک درصد فکر میکردم اینطور میشود، محال بود بقیه را راه بیندازم.» منظورش از بقیه، دو خواهر و دامادها و بچههایشان، سه برادر و عروسها و بچههای برادرش است، به اضافه مادر. اسم مادر را که میآورد صدایش به وضوح میلرزد.
«هر سال تولد پسرم را تهران میگرفتیم. امسال گفتیم کروناست نمیشود میهمانی گرفت، تصمیم گرفتیم همه خانواده را ببریم ویلای شمال و آنجا یک جشن خانوادگی بگیریم. پیش خودم گفتم همه مدتهاست از تهران بیرون نرفتهاند و این فرصت خوبی است. پسر من امسال 10 ساله شد اما این تولد به کاممان زهر شد. مادرم.»
این بار دیگر گریه امانش نمیدهد. صدای گریه و سرفه درهم میآمیزد، معذب میشوم. میگویم میتوانم وقت دیگری مزاحم شوم، یا اصلاً اگر نمیخواهید.
مرد میگوید: «نه، نه اصلاً. میخواهم بگویم، بگذارید بقیه بخوانند و اشتباه ما را نکنند. یک عمر فکر کردیم خیلی میدانیم و کارمان درست است. الان میفهمم که یک اشتباه و سهلانگاری چطور زندگی آدم را تباه میکند.»
مرد پساز لختی ادامه میدهد: «مادرم 72 ساله بود. ناراحتی قلبی داشت و به خاطر همین تمام این مدت را که کرونا آمده در خانه مانده بود. خودش خیلی وسواس داشت و میگفت من اگر مریض شوم، بچههایم گیر میافتند و بههمین خاطر باید مراقب باشم. اصلاً کسی دیدنش نمیرفت و اگر هم میرفتیم، همان جلوی در او را میدیدیم و داخل نمیرفتیم. نمیدانم چرا به مادر اصرار کردم با ما به شمال بیاید. خسته شده بودیم و یکهو تصمیم گرفتیم چنین برنامهای ترتیب بدهیم. فکر کردم همه به این سفر نیاز دارند. بیچاره مادرم دلش راضی نبود اما بهخاطر اینکه ما ناراحت نشویم، قبول کرد. بقیهاش را دیگر میدانید. در آن جمع پسرخواهرم ناقل بود و بقیه را مبتلا کرد. یکی از خواهرهایم، دو داماد، سه برادرم و همسرانشان به اضافه دو تا از بچهها مبتلا شدند. همینطور خود من و مادرم.»
هر بارکه بهنام مادر میرسید، دلش میلرزید. میگوید مادر زمان جنگ نزدیک بود در موشکباران شهید شود اما جان سالم به در برد. الان کرونا او را از ما گرفت در حالیکه میتوانست سالهای بیشتری کنار ما باشد. جمله آخرش شوک آور و اندوهبار است: «مادرم را من کشتم!»
چه کسی است که از سفر خوشش نیاید؟ مگر آدمها دوست دارند که در خانه حبس شوند؟ صدالبته که جاده پاییزی بسیار زیباست اما به چه قیمتی؟
همین چند روز پیش بود که جاده در واپسین روزهای قبل از شروع تعطیلی دو هفتهای طوری شلوغ شد که انگار نه انگار کرونایی هست و هر روز جانهای عزیزی را میگیرد.
مهناز هم مثل خیلیهای دیگر کرونا را شوخی گرفته بود. همیشه اهل سفر بود، حتی در اوج کرونا. پیش خودش خیال میکرد چیزی نمیشود؛ همان فکری که توی سر خیلیها هست. انگار شتری نیست که در خانه آنها بخوابد. مگر بقیه که کرونا میگیرند، مشخصه خاصی دارند؟! مهناز لابد این جور فکر میکرد: «میگفتم کرونا مال ما نیست. خیلی به خودم مغرور بودم که مراقبم و طوری نمیشود. میگفتم من ورزشکارم و بدنم قوی است. فوقش در حد سرماخوردگی میگیرم. کرونا اما مرگ را آورد جلوی چشمم. باورم نمیشد که این طور درمانده شدهام. حتی وقتی بیمارستان بستری شدم، هنوز باور نمیکردم اما آنقدر اذیت شدم و عذاب کشیدم که خدا میداند دیگر برایم درس عبرت شده است.»
مهناز در سفر تفریحی به ویروس آلوده شده؛ سفری که فکر میکرد چون در طبیعت و فضای باز است لابد ایمن است و اتفاقی نمیافتد.
«تورهای طبیعت گردی جوری به آدم اطمینان میدهند که همه چیز بهداشتی است و همه نکات ایمنی رعایت میشود که آدم خیالش راحت میشود. گفتند به تعداد چادرهای یکنفره دارند که مشکلی برای کسی پیش نیاید اما وقتی راهی شدیم دیدیم خبری از چادر نیست و یک کمپ هست که اصلاً فضای اختصاصی ندارد. اعتراض کردیم اما فایدهای نداشت. حتی من و دوستم تصمیم گرفتیم برگردیم اما شب شده بود و امکان اینکه تنها برگردیم وجود نداشت. به ناچار ماندیم و فردایش هم دیگر دوستم گفت حالا که آمدهایم، دو روز را تحمل کنیم و نگذاریم کوفتمان بشود.
من هم پیش خودم گفتم طوری نمیشود. هیچکس هم به ظاهر مشکلی نداشت. چند روز بعد از اینکه برگشتیم، علائم پیدا کردم. اولش فکر میکردم فشارم پایین آمده چون بشدت بیحال بودم و اصلاً نمیتوانستم روی پایم بند شوم. با بیشتر شدن علائم، دیگر مطمئن شدم کرونا گرفتهام. دوستم هم مثل من علائم پیدا کرد، البته او حالش به اندازه من وخیم نشد و توی خانه درمان شد. قطعاً هردو در آن سفر مبتلا شدهایم. خانوادهام قصد داشتند از تور گردشگری شکایت کنند که دیگر وقت و حوصلهاش را پیدا نکردند. درست است که کار آنها در این شرایط اشتباه بود اما من تقصیر اصلی را متوجه خودم میدانم. در این شرایط اصلاً نباید سفر میرفتم ولی آن موقع فقط فکر این بودم که حال و هوایی عوض کنم و به تفریح مورد علاقهام برسم. میخواهم به بقیه بگویم که هیچ وقت فکر نکنید کرونا شوخی دارد و اصلاً هم اینطور نیست که جوانها و آدمهای بدون بیماری زمینهای در خطر نباشند. من 30 سالهام و هیچ بیماری زمینهای ندارم اما تا پای مرگ رفتم.»
حالا سفر رفتن ممنوع است اما وقتی ممنوعیت تمام شود، قرار است چه کار کنیم؟ شال و کلاه کنیم و بزنیم به جاده که بیحوصلگی این روزها از تنمان در برود؟
قبل از آنکه دست و دلتان به سفر برود، روایت عاطفه را بخوانید که نه از زبان خودش که از جانب دوست صمیمیاش تعریف میشود، چون عاطفه دیگر زنده نیست.
«آنطور که میگویند در همان سفر آلوده شدهاند، سفری که به مراغه داشتند. عاطفه 43 ساله بود. دو ماه پیش زنگ زدم و تولدش را تبریک گفتم. یک ماه بعدش فوت کرد. با شوهر و بچهاش رفته بودند مراغه خانه مادرش. عاطفه دیابت و فشار خون داشت، جایی نمیرفت اما در این مدت چند بار مراغه رفته بود. میگفت خانه مادرم است و طوری نمیشود. مراغه رفتن را اصلاً سفر حساب نمیکرد. فکر میکنم خیلیهای دیگر هم اینطور باشند، انگار چون به شهر خودشان میروند، دیگر اسمش سفر نیست. اول بچهاش مریض شد و بعد خود عاطفه گرفت. پسرش آنجا خیلی خانه فامیلها میرفت که با بچهها بازی کند. همین طوری مبتلا شد و هم عاطفه و هم پدر عاطفه درگیر شدند. عاطفه را تهران آوردند و بستری کردند اما متأسفانه بعد از چند روز فوت کرد. حال پدرش خوب شده و با وجود اینکه مسن است، از بیماری نجات پیدا کرده. چند باری تلفنی با مادر عاطفه حرف زدهام. مدام خودش را نفرین میکند که از دخترش میخواسته پیش شان برود. حالا یک بچه 11 ساله بیمادر مانده و خانواده از هم پاشیده. ایکاش در خانه میماند.»
گاهی تا مجبور نباشیم از دلخوشیهایمان دل نمیکنیم؛ دلخوشیهایی که ممکن است دلمان را برای همیشه خون کند. یک سفر کوتاه حتی اگر به خیال خودمان از خانه به خانه دیگری باشد، ممکن است عمری شاید دراز را به سر برساند. همیشه فکر میکنیم برای خودمان اتفاق نمیافتد، درست مثل کسانی که روایتشان را خواندیم و چه بسیار روایتهای دیگری که نمیدانیم و از آنها باخبر نمیشویم. درست است که کسی از سرنوشت خبر ندارد، اما این بار مرگ آنقدر هم بیخبر از راه نمیرسد؛ شاید پایان این سفر در انتظار نشسته است.»
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
کتابفروشان را در گروه یک قرار دهید/ آقای حسابی از میبد یزد: از ستاد ملی مقابله با کرونا درخواست دارم حداقل برای طرح پاییزه کتاب، کتابفروشان را جزو گروه یک قرار دهید تا حداقل مردم بتوانند حداقل در خانه با خواندن کتاب خود را سرگرم کنند.
نایاب بودن علوفه زمستانی/ آقای کاسب: علت نایاب بودن علوفه زمستانی چیست؟ از مسئولان محترم جهاد کشاورزی درخواست پیگیری و رسیدگی داریم.
رتبهبندی معلمان/ نسرین تکراری: طرح رتبهبندی معلمان به کجا رسیده؟ چرا این طرح عملی نمیشود؟
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
کتابفروشان را در گروه یک قرار دهید/ آقای حسابی از میبد یزد: از ستاد ملی مقابله با کرونا درخواست دارم حداقل برای طرح پاییزه کتاب، کتابفروشان را جزو گروه یک قرار دهید تا حداقل مردم بتوانند حداقل در خانه با خواندن کتاب خود را سرگرم کنند.
نایاب بودن علوفه زمستانی/ آقای کاسب: علت نایاب بودن علوفه زمستانی چیست؟ از مسئولان محترم جهاد کشاورزی درخواست پیگیری و رسیدگی داریم.
رتبهبندی معلمان/ نسرین تکراری: طرح رتبهبندی معلمان به کجا رسیده؟ چرا این طرح عملی نمیشود؟
دستور مهم به استانداران
واکنش جهانگیری به تخریب خانه زن بندرعباسی
به دنبال ارسال گزارش تخریب خانه یک زن در بندرعباس به معاون اول رئیس جمهوری، اسحاق جهانگیری ضمن ابراز تأسف از وقوع این حادثه، در دستوری به استانداران سراسر کشور تأکید کرد: همه دستگاههای استان قبل از تأمین سرپناه مناسب برای افراد ساکن، نباید اقدام به تخریب کنند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، متن کامل دستور معاون اول رئیس جمهوری به شرح ذیل است:
استانداران محترم
متأسفانه گاهی شاهد اینگونه حوادث دردناک هستیم که روح و جان انسان را آزار میدهد. لازم است به همه دستگاههای استان ابلاغ شود که قبل از تأمین سرپناه مناسب برای افراد ساکن، نباید اقدام به تخریب کنند. یادآور میشود علاوه بر اعتبار دستگاههای ذیربط، همه ساله سازمان برنامه و بودجه کشور، کمیته امداد امام خمینی(ره) و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی اعتباراتی را به مسکن محرومان اختصاص میدهند که میتوان از آنها استفاده کرد.
استانداران محترم
متأسفانه گاهی شاهد اینگونه حوادث دردناک هستیم که روح و جان انسان را آزار میدهد. لازم است به همه دستگاههای استان ابلاغ شود که قبل از تأمین سرپناه مناسب برای افراد ساکن، نباید اقدام به تخریب کنند. یادآور میشود علاوه بر اعتبار دستگاههای ذیربط، همه ساله سازمان برنامه و بودجه کشور، کمیته امداد امام خمینی(ره) و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی اعتباراتی را به مسکن محرومان اختصاص میدهند که میتوان از آنها استفاده کرد.
خباز با انتقاد از مصوبه مجلس به «ایران» گفت:
نمایندگان اگر پول دارند خودشان اموال دولت را بخرند
رضوانه رضایی پور
خبرنگار پارلمانی
محمدرضا خباز نماینده ادوار که سابقه حضور در کمیسیونهای برنامه و بودجه و تلفیق بودجه را در کارنامه سیاسی خود دارد، منتقد جدی مصوبه مجلس یازدهم برای الزام دولت به پرداخت یارانه به مردم جهت تأمین کالای اساسی است. به گفته او نمایندگان جای اصل و فرع در قانونگذاری را جابهجا کردهاند و بیتوجه به لوایح دولت فقط طرحهای پوپولیستی را ارائه میکنند که هیچ سودی هم برای اقتصاد کشور و معیشت مردم ندارد. خباز پاسخ کنایه یا انتقاد برخی نمایندگان مجلس به دولت درباره اینکه چرا دولت با طرح مجلس مخالف است اما خودش یارانه کمک معیشتی میدهد را نیز میدهد و توضیح میدهد که این دو چه تفاوتهایی با هم دارند. گفتوگو با این نماینده ادوار و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی را در ادامه میخوانید.
٭٭٭
نمایندگان مجلس اصرار داشتند که طرح پرداخت یارانه برای تأمین کالاهای اساسی را به تصویب برساند که بالاخره پس از رفع ایراد شورای نگهبان، آن را تبدیل به قانون کردند، اما مهم شیوه تأمین اعتبار این طرح است که از طریق فروش اموال دولت محقق میشود؛ به عنوان فردی که 4 دوره نماینده مجلس بودهاید، دلیل اصرار نمایندگان را با وجود مخالفت دولت و حتی اقتصاددانان چه میدانید؟
اصل 75 قانون اساسی میگوید که نمایندگان حق دادن طرحی را که بار مالی داشته باشد، ندارند؛ مگر اینکه منابع آن را تأمین کنند. این تأمین منابع به معنی آن است که کاری انجام دهند تا فشارش از جای دیگر به گرده دولت و مردم نیفتد، مثلاً بگویند که دولت فلان کار را باید انجام بدهد به شرط اینکه راهآهن جمهوری اسلامی ایران را بفروشد. این تأمین منبع است. یا بگویند که کاخ ریاست جمهوری و یا ساختمان مجلس را در بهارستان بفروشد و پولش را در جایی هزینه کند؛ در این موارد درست است که به حسب ظاهر تأمین مالی صورت گرفته ولی در اصل اینگونه نیست، چون اساساً انجام این کارها امکانپذیر نیست.
دقیقاً آنچه که از سوی نمایندگان برای تأمین مالی که مورد ایراد شورای نگهبان هم قرار گرفته بود، انجام شد همین است، یعنی فروش اموال دولتی و سهام بیمهها و بانکها و... را راهکار تأمین منابع مالی دانستهاند.
مگر میشود راهآهن جمهوری اسلامی را به فرد یا افرادی فروخت و پولش را در جایی دیگر هزینه کرد؟ متأسفانه برخی نمایندگان مجلس یازدهم در این 6 ماهی که شروع به کار کردهاند، عموماً روی چند موضوع متمرکز شدهاند؛ یکی توهین به رئیس جمهوری، مدیران و وزیران است. توهین آنان در صحن علنی به آقای ظریف را یادمان هست؛ هر وقت به یادش میافتم نگران میشوم که چرا شأن مجلس را اینقدر پایین آوردند؛ از ابتدای مجلس یازدهم تعدادی از تندروها که الان گردانندگان پارلمان هستند با این هدف آمده بودند که رئیس جمهور را استیضاح کنند و رسماً هم این را اعلام میکردند. حالا که با راهنمایی رهبری این اتفاق نیفتاد با هدف اینکه جواب موکلین خود را بدهند دست به کار دیگری زدهاند. آنها به مردم قول داده بودند به محض اینکه به مجلس برویم ارزانی از
درو دیوار کشور خواهد ریخت و وضع معیشتی شما را بسیار خوب خواهیم کرد؛ چون به این هدف نرسیدند و نخواهند هم رسید، شروع به دادن یکسری طرحهایی کردهاند که دولت را با مشکل روبه رو میکند. دولت تا به الان نزدیک به 70 لایحه اقتصادی به مجلس داده است. نمایندگان به آن رسیدگی نمیکنند ولی به طرحهای غیرکارشناسی خودشان بسنده کرده و زمینه را برای تضعیف دولت فراهم میکنند. یعنی میگویند از در نشد از پنجره؛ دولت را نتوانستیم استیضاح کنیم پس او را فلج کنیم. وزرا را نتوانستیم یکی پس از دیگری از قدرت به زیر بیاوریم پس این روش را پیش بکشیم. وگرنه هر آدم عاقلی هر طرحی که میدهد ابتدا در مورد بار مالی آن فکر میکند. شما وقتی به بازار میروید تا خرید کنید، اول میبینید که در جیبتان پول هست یا نیست. نه اینکه اول خرید کنید و بعد با صاحب مغازه دعوا کنید تا همسایهها شما را جدا کنند و فکر کنید که خلاصه راهی پیدا میشود. این طرح آقایان هم همین است.
اول جایی را پیشنهاد دادند که خودشان هم میدانستند که آن درآمد محقق شدنی نیست. خب وقتی میدانید که درآمد محقق نمیشود چرا وقت مجلس را میگیرید؟ چرا از روشهای پوپولیستی احمدینژاد که مملکت را نابود کرد، استفاده میکنید؟ ابتدا باید یک منبع ثابت پیدا کنید؛ یک منبع درآمدی جدید، نه آنچه که در بودجه است. اگر یک منبع جدید پیدا کنید هنر کردهاید. متأسفانه چنین هنری بین آقایان وجود ندارد. طرحی که میدانند بار مالی آن محقق نمیشود مینویسند و به صحن میآورند، شورای نگهبان آن را رد میکند و شروع به رایزنی با شورا میکنند. ارتباطشان هم که با این شورا خیلی خوب است؛ در رفت وآمدشان با شورای نگهبان آنقدر رایزنی اتفاق میافتد که اعضا در نهایت به تأیید آن رأی میدهند.
جدای از مشکلات اقتصادی که بارها از سوی دولت و صاحبنظران در مورد این طرح هشدار داده شد، نگاه به این مجلس که خود را مجلس انقلابی نام گذاشتهاند، چگونه است؟ مجلسی که با شعار معیشتی روی کار آمده چگونه در حال محقق کردن آن است؟ آیا اقدامات آنان از سوی مردم آنقدری باورپذیر است که مقصر وضع موجود را دولت بدانند؟
اقدامات انجام شده از سوی نمایندگان چندین ضرر دارد؛ اول اینکه مردم به همه بدبین هستند و بدبینتر هم میشوند. الان اگر در بین مردم باشید میشنوید که نارضایتی هست. دوم اینکه آن حرکت که مجلس دنبال آن است، هیچگاه محقق نمیشود، چون وقتی دولت پولی نداشته باشد پس نمیتواند چیزی بدهد. بعد هم که میگویند دولت فلان اموال را بفروشد و از اول آذر هم پول آن را به مردم پرداخت کند. ما خراسانیها به کاری که عملی نیست میگوییم «باد نیست که در شیشهاش کنند.» نمایندگان میگویند املاک را بفروشید و بعد بیایید این مبالغ را به مردم بپردازید. اولاً باید به این نمایندگان گفت که دولت مشتری از کجا بیاورد؟ با این شرایط بد اقتصادی چه کسی این اموال را میخرد؟ مگر اینکه خود نمایندگان آنها را بخرند؛ لابد خودشان توان خریدن دارند و ما از آن بیخبریم؛ خودشان این املاکی را که در طرح پیشبینی کردهاند بخرند و پولش را به حساب دولت بریزند. وگرنه دولت مجبور به اجراست و تا این اموال را بفروشد زمان زیادی از دست خواهد رفت.
خلاصه اول آذر، تاریخ مورد نظر نمایندگان که گذشت. پس چگونه میشود؟ از زمانی که این قانون از سوی رئیس مجلس ابلاغ شود یک ماه بعد قابل اجرا میشود؛ از یک ماه بعد هم که دولت شروع به فروش این اموال کند به درد امسال مردم نمیخورد. تازه اگر مشتری پای کار باشد. عرض کردم با چنین وضعیتی اقتصادی، خریداری نیست. مگر اینکه نمایندگان که برخی البته وضع مالی خیلی خوبی دارند، اقدام به خرید اموال دولتی کنند. حالا به بنده خدایی که برای نان شبش معطل است گفته اند که اول آذر پولی به حسابت میریزند. او هربار هم مراجعه میکند و میبیند خبری از پول نیست؛ پس بیشتر به کسانی که چنین تصمیم نابجایی گرفتهاند فحاشی میکند.
اگر قصد مجلس خدمت به مردم است اول لوایح دولت را تصویب کند. 4 دوره نماینده مجلس بودم و بارها به همکارانم میگفتم مجلس برای تصویب لوایح دولت تشکیل شده است. حالا اگر یکی دوتا طرح هم در طول سال دادند عیبی ندارد. نه اینکه جای اصل را با فرع عوض کنند؛ 70 لایحه دولت را کنار گذاشتند و طرحهای غیرکارشناسی خود را برای تضعیف دولت و به ستوه آوردن ملت جلو میاندازند. این کار عاقلانهای نیست. با این کارها نه چیزی نصیب ملت میشود و نه مشکلی از مشکلات کشور برطرف میشود.
مجادله مجلس و دولت و در واقع گلایه نمایندگان این است که دولت هم به تقلید از طرح ما، قرار است به مردم یارانه کمک معیشتی بدهد. اگر دولت پول دارد چرا اجازه این کار را به مجلس نداد، و اگر پول ندارد چرا خودش اقدام به این کار میکند. چه فرقی بین خواسته نمایندگان و تصمیم دولت بود؟
فرقش این است وقتی دولت میگوید که من این مبلغ را به مردم میدهم یعنی در یک جایی پولی داشته و از همان محل میپردازد. وقتی مجلس میخواهد یک طرحی را بنویسد باید بار مالی آن را از قبل پیشبینی کند؛ نمیتواند بگوید که دولت موظف است پرداخت کند. اتفاقاً نمایندگان وقتی دیدند که دولت دارد یک کاری انجام میدهد خواستند که آن را به اسم خودشان تمام کنند. فرق دیگر تصمیم نمایندگان با کار دولت این است که وقتی دولت میخواهد پولی را به مردم بپردازد، بهطور موقت آن را اجرایی میکند. میگوید در این 4 ماه این کار را انجام میدهم و برای دولت بعدی هم خرج اضافی نمیتراشد. اما وقتی موضوعی را تبدیل به قانون کرده اید، باید سالهای سال از سوی دولت یا دولتهای بعدی اجرا شود. دولت از خزانه خود خبر دارد. پولی را دارد و میخواهد در طول 4 ماه بین مردم توزیع کند. این حق دولت است، اما مجلس نه. نمایندگان البته حق دارند طرح بدهند ولی اول باید مشخص کنند که از کجا پولی را به حساب مردم بریزند؛ در نهایت، کار عوامفریبانهای است که مجلس انجام
داده است.
خبرنگار پارلمانی
محمدرضا خباز نماینده ادوار که سابقه حضور در کمیسیونهای برنامه و بودجه و تلفیق بودجه را در کارنامه سیاسی خود دارد، منتقد جدی مصوبه مجلس یازدهم برای الزام دولت به پرداخت یارانه به مردم جهت تأمین کالای اساسی است. به گفته او نمایندگان جای اصل و فرع در قانونگذاری را جابهجا کردهاند و بیتوجه به لوایح دولت فقط طرحهای پوپولیستی را ارائه میکنند که هیچ سودی هم برای اقتصاد کشور و معیشت مردم ندارد. خباز پاسخ کنایه یا انتقاد برخی نمایندگان مجلس به دولت درباره اینکه چرا دولت با طرح مجلس مخالف است اما خودش یارانه کمک معیشتی میدهد را نیز میدهد و توضیح میدهد که این دو چه تفاوتهایی با هم دارند. گفتوگو با این نماینده ادوار و عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی را در ادامه میخوانید.
٭٭٭
نمایندگان مجلس اصرار داشتند که طرح پرداخت یارانه برای تأمین کالاهای اساسی را به تصویب برساند که بالاخره پس از رفع ایراد شورای نگهبان، آن را تبدیل به قانون کردند، اما مهم شیوه تأمین اعتبار این طرح است که از طریق فروش اموال دولت محقق میشود؛ به عنوان فردی که 4 دوره نماینده مجلس بودهاید، دلیل اصرار نمایندگان را با وجود مخالفت دولت و حتی اقتصاددانان چه میدانید؟
اصل 75 قانون اساسی میگوید که نمایندگان حق دادن طرحی را که بار مالی داشته باشد، ندارند؛ مگر اینکه منابع آن را تأمین کنند. این تأمین منابع به معنی آن است که کاری انجام دهند تا فشارش از جای دیگر به گرده دولت و مردم نیفتد، مثلاً بگویند که دولت فلان کار را باید انجام بدهد به شرط اینکه راهآهن جمهوری اسلامی ایران را بفروشد. این تأمین منبع است. یا بگویند که کاخ ریاست جمهوری و یا ساختمان مجلس را در بهارستان بفروشد و پولش را در جایی هزینه کند؛ در این موارد درست است که به حسب ظاهر تأمین مالی صورت گرفته ولی در اصل اینگونه نیست، چون اساساً انجام این کارها امکانپذیر نیست.
دقیقاً آنچه که از سوی نمایندگان برای تأمین مالی که مورد ایراد شورای نگهبان هم قرار گرفته بود، انجام شد همین است، یعنی فروش اموال دولتی و سهام بیمهها و بانکها و... را راهکار تأمین منابع مالی دانستهاند.
مگر میشود راهآهن جمهوری اسلامی را به فرد یا افرادی فروخت و پولش را در جایی دیگر هزینه کرد؟ متأسفانه برخی نمایندگان مجلس یازدهم در این 6 ماهی که شروع به کار کردهاند، عموماً روی چند موضوع متمرکز شدهاند؛ یکی توهین به رئیس جمهوری، مدیران و وزیران است. توهین آنان در صحن علنی به آقای ظریف را یادمان هست؛ هر وقت به یادش میافتم نگران میشوم که چرا شأن مجلس را اینقدر پایین آوردند؛ از ابتدای مجلس یازدهم تعدادی از تندروها که الان گردانندگان پارلمان هستند با این هدف آمده بودند که رئیس جمهور را استیضاح کنند و رسماً هم این را اعلام میکردند. حالا که با راهنمایی رهبری این اتفاق نیفتاد با هدف اینکه جواب موکلین خود را بدهند دست به کار دیگری زدهاند. آنها به مردم قول داده بودند به محض اینکه به مجلس برویم ارزانی از
درو دیوار کشور خواهد ریخت و وضع معیشتی شما را بسیار خوب خواهیم کرد؛ چون به این هدف نرسیدند و نخواهند هم رسید، شروع به دادن یکسری طرحهایی کردهاند که دولت را با مشکل روبه رو میکند. دولت تا به الان نزدیک به 70 لایحه اقتصادی به مجلس داده است. نمایندگان به آن رسیدگی نمیکنند ولی به طرحهای غیرکارشناسی خودشان بسنده کرده و زمینه را برای تضعیف دولت فراهم میکنند. یعنی میگویند از در نشد از پنجره؛ دولت را نتوانستیم استیضاح کنیم پس او را فلج کنیم. وزرا را نتوانستیم یکی پس از دیگری از قدرت به زیر بیاوریم پس این روش را پیش بکشیم. وگرنه هر آدم عاقلی هر طرحی که میدهد ابتدا در مورد بار مالی آن فکر میکند. شما وقتی به بازار میروید تا خرید کنید، اول میبینید که در جیبتان پول هست یا نیست. نه اینکه اول خرید کنید و بعد با صاحب مغازه دعوا کنید تا همسایهها شما را جدا کنند و فکر کنید که خلاصه راهی پیدا میشود. این طرح آقایان هم همین است.
اول جایی را پیشنهاد دادند که خودشان هم میدانستند که آن درآمد محقق شدنی نیست. خب وقتی میدانید که درآمد محقق نمیشود چرا وقت مجلس را میگیرید؟ چرا از روشهای پوپولیستی احمدینژاد که مملکت را نابود کرد، استفاده میکنید؟ ابتدا باید یک منبع ثابت پیدا کنید؛ یک منبع درآمدی جدید، نه آنچه که در بودجه است. اگر یک منبع جدید پیدا کنید هنر کردهاید. متأسفانه چنین هنری بین آقایان وجود ندارد. طرحی که میدانند بار مالی آن محقق نمیشود مینویسند و به صحن میآورند، شورای نگهبان آن را رد میکند و شروع به رایزنی با شورا میکنند. ارتباطشان هم که با این شورا خیلی خوب است؛ در رفت وآمدشان با شورای نگهبان آنقدر رایزنی اتفاق میافتد که اعضا در نهایت به تأیید آن رأی میدهند.
جدای از مشکلات اقتصادی که بارها از سوی دولت و صاحبنظران در مورد این طرح هشدار داده شد، نگاه به این مجلس که خود را مجلس انقلابی نام گذاشتهاند، چگونه است؟ مجلسی که با شعار معیشتی روی کار آمده چگونه در حال محقق کردن آن است؟ آیا اقدامات آنان از سوی مردم آنقدری باورپذیر است که مقصر وضع موجود را دولت بدانند؟
اقدامات انجام شده از سوی نمایندگان چندین ضرر دارد؛ اول اینکه مردم به همه بدبین هستند و بدبینتر هم میشوند. الان اگر در بین مردم باشید میشنوید که نارضایتی هست. دوم اینکه آن حرکت که مجلس دنبال آن است، هیچگاه محقق نمیشود، چون وقتی دولت پولی نداشته باشد پس نمیتواند چیزی بدهد. بعد هم که میگویند دولت فلان اموال را بفروشد و از اول آذر هم پول آن را به مردم پرداخت کند. ما خراسانیها به کاری که عملی نیست میگوییم «باد نیست که در شیشهاش کنند.» نمایندگان میگویند املاک را بفروشید و بعد بیایید این مبالغ را به مردم بپردازید. اولاً باید به این نمایندگان گفت که دولت مشتری از کجا بیاورد؟ با این شرایط بد اقتصادی چه کسی این اموال را میخرد؟ مگر اینکه خود نمایندگان آنها را بخرند؛ لابد خودشان توان خریدن دارند و ما از آن بیخبریم؛ خودشان این املاکی را که در طرح پیشبینی کردهاند بخرند و پولش را به حساب دولت بریزند. وگرنه دولت مجبور به اجراست و تا این اموال را بفروشد زمان زیادی از دست خواهد رفت.
خلاصه اول آذر، تاریخ مورد نظر نمایندگان که گذشت. پس چگونه میشود؟ از زمانی که این قانون از سوی رئیس مجلس ابلاغ شود یک ماه بعد قابل اجرا میشود؛ از یک ماه بعد هم که دولت شروع به فروش این اموال کند به درد امسال مردم نمیخورد. تازه اگر مشتری پای کار باشد. عرض کردم با چنین وضعیتی اقتصادی، خریداری نیست. مگر اینکه نمایندگان که برخی البته وضع مالی خیلی خوبی دارند، اقدام به خرید اموال دولتی کنند. حالا به بنده خدایی که برای نان شبش معطل است گفته اند که اول آذر پولی به حسابت میریزند. او هربار هم مراجعه میکند و میبیند خبری از پول نیست؛ پس بیشتر به کسانی که چنین تصمیم نابجایی گرفتهاند فحاشی میکند.
اگر قصد مجلس خدمت به مردم است اول لوایح دولت را تصویب کند. 4 دوره نماینده مجلس بودم و بارها به همکارانم میگفتم مجلس برای تصویب لوایح دولت تشکیل شده است. حالا اگر یکی دوتا طرح هم در طول سال دادند عیبی ندارد. نه اینکه جای اصل را با فرع عوض کنند؛ 70 لایحه دولت را کنار گذاشتند و طرحهای غیرکارشناسی خود را برای تضعیف دولت و به ستوه آوردن ملت جلو میاندازند. این کار عاقلانهای نیست. با این کارها نه چیزی نصیب ملت میشود و نه مشکلی از مشکلات کشور برطرف میشود.
مجادله مجلس و دولت و در واقع گلایه نمایندگان این است که دولت هم به تقلید از طرح ما، قرار است به مردم یارانه کمک معیشتی بدهد. اگر دولت پول دارد چرا اجازه این کار را به مجلس نداد، و اگر پول ندارد چرا خودش اقدام به این کار میکند. چه فرقی بین خواسته نمایندگان و تصمیم دولت بود؟
فرقش این است وقتی دولت میگوید که من این مبلغ را به مردم میدهم یعنی در یک جایی پولی داشته و از همان محل میپردازد. وقتی مجلس میخواهد یک طرحی را بنویسد باید بار مالی آن را از قبل پیشبینی کند؛ نمیتواند بگوید که دولت موظف است پرداخت کند. اتفاقاً نمایندگان وقتی دیدند که دولت دارد یک کاری انجام میدهد خواستند که آن را به اسم خودشان تمام کنند. فرق دیگر تصمیم نمایندگان با کار دولت این است که وقتی دولت میخواهد پولی را به مردم بپردازد، بهطور موقت آن را اجرایی میکند. میگوید در این 4 ماه این کار را انجام میدهم و برای دولت بعدی هم خرج اضافی نمیتراشد. اما وقتی موضوعی را تبدیل به قانون کرده اید، باید سالهای سال از سوی دولت یا دولتهای بعدی اجرا شود. دولت از خزانه خود خبر دارد. پولی را دارد و میخواهد در طول 4 ماه بین مردم توزیع کند. این حق دولت است، اما مجلس نه. نمایندگان البته حق دارند طرح بدهند ولی اول باید مشخص کنند که از کجا پولی را به حساب مردم بریزند؛ در نهایت، کار عوامفریبانهای است که مجلس انجام
داده است.
بستههای مقابله با کووید19 در ایران از نگاه صندوق بینالمللی پول
14 درصد تولید ناخالص داخلی صرف مقابله با کرونا شد
گروه اقتصادی | کووید 19 اتفاقی را درسیاستگذاریهای اقتصادی جهان رقم زد که تا پیش از این دولتها با آن مواجه نبودند. هیچ اتفاق مشابهی را نمیتوان با این شیوع بیماری همسان دید. حتی جنگ را. جنگ، اتفاقی است که بین دو کشور یا چند کشور روی میدهد و منابع همدیگر را نابود میکنند اما دولت یا کشورهای دیگری هستند که منابع آنها دست نخورده باقی مانده و در عین حال رشد هم داشته باشند که بازندگان جنگ بخواهند از آنها یاری بجویند. شاید نزدیکترین رویداد مشابه را بتوان در جنگ جهانی دوم مشاهده کرد. در حالی که منابع کشورهای اروپایی آلمان، فرانسه، انگلستان، اتریش و... نابود شده و از بین رفته بود، امریکا که بهخاطر فاصله دور از مرکز جنگ در امان مانده بود توانست با طرح مارشال خود به این کشورها کمک کند و اقتصاد آنها را به راه بیندازد.
اما کرونا تقریباً همه کشورها را درنوردیده و هیچ کشوری از آن در امان نمانده است و رکودی را بر اقتصاد جهان حاکم کرده که فراتر از تصور تمامی نهادها و سیاستگذاران بوده است. میتوان گفت که همه کشورها، هم اقتصاد آنها به رکود افتاده و هم آنکه منابعشان برای خود آنها باید به کار گرفته شود و امکان کمک به کشور دیگری را ندارند.
در حال حاضر بنا بر گزارش صندوق بینالمللی پول تقریباً تمامی 197 کشور جهان، بستههای محرک برای سرپا ماندن اقتصاد را به اجرا درآوردهاند. اما نکته جالب در این بستهها این است که عمده محرکها مالی بوده است تا پولی، مگر برای کشورهایی که از لحاظ منابع مالی دچار مضیقه بودهاند و برای مقابله با این بحران به سمت سیاستهای پولی روی آوردهاند و به نوعی افزایش تورم آینده را به جان خریدهاند.
ولی از نگاه صندوق بینالمللی پول، ایران برای مقابله با کرونا دست به چه اقداماتی زده است؟
صندوق بینالمللی پول در گزارش خود ابتدا به شرحی از نحوه شیوع کرونا در ایران پرداخته و سپس به تفصیل درباره موجهای دوم و سوم که در بهار و تابستان ایران را درنوردید گزارش داده است. از نگاه صندوق، بستههای محرک ایران در بخش مالی بیشتر از پولی بوده است. بنا بر این گزارش، دولت تا قبل از اقدامات کمکی اخیر، کمکهای یارانهای 100 هزار تومان به ازای هر نفر و وام یک میلیون تومانی که 30 میلیون نفر را تحت پوشش قرار میدهد و نیز 9 مورد کمک به کسب و کارهای آسیب دیده از کرونا که از طرف معاون اقتصادی رئیس جمهوری شرح داده شد و در روزنامه ایران به چاپ رسید، حداقل معادل 14 درصد تولید ناخالص داخلی برای مقابله با کرونا، هزینه کرده است. بنا برگزارش صندوق، عمده اقدامات بستههای کمکی دولت روحانی، در بخش مالی عمده شامل این موارد بوده است: 1- تأمین مالی بخش بهداشت که معادل 2 درصد تولید ناخالص داخلی بوده، 2- کمک پولی به خانوارهای آسیبپذیر که حدود 3 دهم درصد تولید ناخالص داخلی را دربر میگیرد، 3- حمایت از بیمه بیکاران که آن هم معادل 3 دهم درصد تولید ناخالص داخلی بوده است، 4- تسهیلات یارانهای به کسب و کارها و خانوارهای آسیبدیده از کرونا که میزان آن بنا بر نوشته صندوق 4.4 درصد تولید ناخالص داخلی بود. از سوی دیگر به نوشته صندوق، دولت هم پرداختهای مالیاتی را که تقریباً 6 درصد تولید ناخالص داخلی میشود برای مدت سه ماه به تعویق انداخت. دولت برای تأمین منابع مقابله با کرونا، خصوصیسازی و انتشار اوراق صکوک را در دستور کار قرار داد.
این صندوق در ادامه گزارش خود آورده است که دولت ایران برای مقابله با پیامدهای کووید 19 و تحریمهای امریکا در 15 آوریل – 27 فروردین ماه – با فروش سهام خود در 18 بنگاه از جمله 12 درصد سهام شستا، بزرگترین عرضه اولیه را رقم زد. برآورد عددی این خصوصیسازی معادل 16 هزار و 500 میلیارد تومان یا معادل 6 دهم درصد تولید ناخالص داخلی بوده است.
در اوایل شهریورماه هم حدود 13 درصد از متقاضیان کسب و کاری که از کرونا آسیب دیده بودند، توانستند یک بسته کمکی و معادل 245 میلیون دلار از صندوق توسعه ملی کمک دریافت کنند.
اما سیاستهای پولی چگونه بوده است؟ بنابر گزارش صندوق بینالمللی پول، بانک مرکزی ایران اقداماتی از قبیل: 1- تخصیص منابع برای واردات دارو،
2- توافق با بانکهای تجاری که بازپرداخت دیون خود را سه ماه به عقب بیندازند،
3- معافیت موقت جریمهای برای مشتریانی که نتوانسته بودند بازپرداخت بدهی داشته باشند و 4- بالا بردن رقم تراکنشهای بانکی برای کاهش گردش اسکناس، را به اجرا درآورده است.
در واقع اینها اقداماتی بوده که از طرف دولت روحانی برای مقابله با کرونا انجام شده بود. آیا این اقدامات برای دولتی که تحت فشار گسترده تحریم که بنا به گفته مقامات امریکایی - سختترین تحریم تاریخ - بوده، کم بوده است؟ این قضاوت را باید به تاریخ سپرد.
اما کرونا تقریباً همه کشورها را درنوردیده و هیچ کشوری از آن در امان نمانده است و رکودی را بر اقتصاد جهان حاکم کرده که فراتر از تصور تمامی نهادها و سیاستگذاران بوده است. میتوان گفت که همه کشورها، هم اقتصاد آنها به رکود افتاده و هم آنکه منابعشان برای خود آنها باید به کار گرفته شود و امکان کمک به کشور دیگری را ندارند.
در حال حاضر بنا بر گزارش صندوق بینالمللی پول تقریباً تمامی 197 کشور جهان، بستههای محرک برای سرپا ماندن اقتصاد را به اجرا درآوردهاند. اما نکته جالب در این بستهها این است که عمده محرکها مالی بوده است تا پولی، مگر برای کشورهایی که از لحاظ منابع مالی دچار مضیقه بودهاند و برای مقابله با این بحران به سمت سیاستهای پولی روی آوردهاند و به نوعی افزایش تورم آینده را به جان خریدهاند.
ولی از نگاه صندوق بینالمللی پول، ایران برای مقابله با کرونا دست به چه اقداماتی زده است؟
صندوق بینالمللی پول در گزارش خود ابتدا به شرحی از نحوه شیوع کرونا در ایران پرداخته و سپس به تفصیل درباره موجهای دوم و سوم که در بهار و تابستان ایران را درنوردید گزارش داده است. از نگاه صندوق، بستههای محرک ایران در بخش مالی بیشتر از پولی بوده است. بنا بر این گزارش، دولت تا قبل از اقدامات کمکی اخیر، کمکهای یارانهای 100 هزار تومان به ازای هر نفر و وام یک میلیون تومانی که 30 میلیون نفر را تحت پوشش قرار میدهد و نیز 9 مورد کمک به کسب و کارهای آسیب دیده از کرونا که از طرف معاون اقتصادی رئیس جمهوری شرح داده شد و در روزنامه ایران به چاپ رسید، حداقل معادل 14 درصد تولید ناخالص داخلی برای مقابله با کرونا، هزینه کرده است. بنا برگزارش صندوق، عمده اقدامات بستههای کمکی دولت روحانی، در بخش مالی عمده شامل این موارد بوده است: 1- تأمین مالی بخش بهداشت که معادل 2 درصد تولید ناخالص داخلی بوده، 2- کمک پولی به خانوارهای آسیبپذیر که حدود 3 دهم درصد تولید ناخالص داخلی را دربر میگیرد، 3- حمایت از بیمه بیکاران که آن هم معادل 3 دهم درصد تولید ناخالص داخلی بوده است، 4- تسهیلات یارانهای به کسب و کارها و خانوارهای آسیبدیده از کرونا که میزان آن بنا بر نوشته صندوق 4.4 درصد تولید ناخالص داخلی بود. از سوی دیگر به نوشته صندوق، دولت هم پرداختهای مالیاتی را که تقریباً 6 درصد تولید ناخالص داخلی میشود برای مدت سه ماه به تعویق انداخت. دولت برای تأمین منابع مقابله با کرونا، خصوصیسازی و انتشار اوراق صکوک را در دستور کار قرار داد.
این صندوق در ادامه گزارش خود آورده است که دولت ایران برای مقابله با پیامدهای کووید 19 و تحریمهای امریکا در 15 آوریل – 27 فروردین ماه – با فروش سهام خود در 18 بنگاه از جمله 12 درصد سهام شستا، بزرگترین عرضه اولیه را رقم زد. برآورد عددی این خصوصیسازی معادل 16 هزار و 500 میلیارد تومان یا معادل 6 دهم درصد تولید ناخالص داخلی بوده است.
در اوایل شهریورماه هم حدود 13 درصد از متقاضیان کسب و کاری که از کرونا آسیب دیده بودند، توانستند یک بسته کمکی و معادل 245 میلیون دلار از صندوق توسعه ملی کمک دریافت کنند.
اما سیاستهای پولی چگونه بوده است؟ بنابر گزارش صندوق بینالمللی پول، بانک مرکزی ایران اقداماتی از قبیل: 1- تخصیص منابع برای واردات دارو،
2- توافق با بانکهای تجاری که بازپرداخت دیون خود را سه ماه به عقب بیندازند،
3- معافیت موقت جریمهای برای مشتریانی که نتوانسته بودند بازپرداخت بدهی داشته باشند و 4- بالا بردن رقم تراکنشهای بانکی برای کاهش گردش اسکناس، را به اجرا درآورده است.
در واقع اینها اقداماتی بوده که از طرف دولت روحانی برای مقابله با کرونا انجام شده بود. آیا این اقدامات برای دولتی که تحت فشار گسترده تحریم که بنا به گفته مقامات امریکایی - سختترین تحریم تاریخ - بوده، کم بوده است؟ این قضاوت را باید به تاریخ سپرد.
یک بانوی کارآفرین 4000 شغل ایجاد کرد
رونق اشتغال روستایی با نوآوریهای زنان اصفهانی
حمیرا حیدریان
خبرنگار
افزایش میانگین تحصیلات زنان در روستا ها طی سال های گذشته یک نتیجه مثبت داشته است؛ رونق کسب و کارهای روستایی، کارآفرینی و خلاقیت در اشتغالزایی. رویدادی که هم اکنون در بسیاری از روستاهای اصفهان در حال وقوع است. زنان جوان و میانسال با طرحها و ایدههایی خلاقانه در حوزه صنایع دستی، گردشگری، کشاورزی و دامپروری نه تنها در حال تلاش برای راهاندازی کسب و کار و استقلال مالی هستند بلکه در چرخه اقتصادی کشور نیز تأثیرگذار شدهاند. کارآفرینی در40 روستا با تولید زعفران و دیگر محصولات کشاورزی و ایجاد اشتغال برای حدود 4 هزار زن روستایی توسط یک بانوی اصفهانی نمونهای از این تحولات است.
مدیرکل بانوان و خانواده استانداری اصفهان در گفتوگو با «ایران» گفت: تعداد زیاد روستاییان باسواد و متخصص مخصوصاً در قشر زنان یکی از نقاط قوت و پتانسیل در این بخش به شمار میرود؛ نکته حائز اهمیت این است که، برای رسیدن به توسعه اولین نیاز شناخت پتانسیل روستاهاست؛ توسعه پایدار کشور بدون توسعه روستایی محقق نمیشود و زنان جزو مهرههای اصلی برای توسعه پایدار و پیشرفت روستاها هستند؛مخصوصاً اینکه زنان روستایی مدیران اقتصادی خانواده هستند و در فعالیتهای مختلف حضور دارند، حتی در سالهای اخیر زنان در حوزه مشارکت سیاسی رشد چشمگیری داشتهاند که قابل توجه است. توجه به نقش زنان در توسعه کشور از جمله توسعه اقتصادی وحمایت از ایجاد اشتغال برای زنان از جمله اشتغال زنان روستایی نقش بسزایی در تولید دارد.
شادی فضلی با بیان اینکه بهطور سنتی زنان روستایی همواره بخش مهمی از فعالیتهای تولیدی و اقتصادی خانواده را به دوش کشیدهاند، افزود: یکی از این طرحهای نو که در استان اصفهان و با محوریت زنان در حال اجراست، تولید محصولات کشاورزی است که با همکاری معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری و جهاد کشاورزی صورت گرفته است؛ از ابتدای سالجاری 12پروژه آموزش و ترویج تولید و مصرف محصول گواهی شده و استاندارد با تأکید بر توانافزایی جوامع محلی ویژه زنان روستایی در دست اقدام است. ویژگی این محصولات پایین بودن میزان مواد سمی، فلزات سنگین و آلایندهها در آنهاست که در استان اصفهان محصولاتی چون گلابی، زرشک، زعفران و سیب زمینی با چنین خصوصیاتی درحال کشت و بهرهبرداری بوده و تاکنون دستاوردهای خوبی حاصل شده است.
تجربه موفق بانوی کارآفرین در روستای «ازان»
این مقام مسئول با تأکید بر اینکه کشاورزی از حوزههای مورد علاقه زنان اصفهانی است که سهم بسزایی نیز در ایجاد اشتغال دارد، بیان داشت: به طور مثال یکی از زنان کارآفرین استان توانسته است با توسعه کشت زعفران در 40 روستای استان حدود 3 هزار و 860 نفر شغل فصلی ایجاد کند که بیشترین درصد آن به زنان اختصاص دارد و این محصول درحال برندسازی است. بانوی کارآفرینی که مدیرکل بانوان و خانواده استانداری اصفهان به او اشاره میکند، «صغری جعفری» است. او اکنون در زمینه کشت زعفران در روستای «ازان» شهر میمه صاحب کسبوکار بسیار گسترده ای است، تا آنجا که با تأسیس دفترش در شهر استانبول و عقد قرارداد با کشورهای اروپایی، به صادرات زعفران و محصولات دیگر همچون صنایعدستی، حبوبات و... میپردازد. او در مصاحبهای، مهمترین عامل موفقیت خود را توجه به بستهبندی و برندسازی میداند و میگوید،چون در دانشگاه در رشته بهداشت تحصیل کرده بودم و با ضرورت نحوه بستهبندی کالا بهعنوان یکی از عوامل بسیار مؤثر در میزان فروش آن آشنایی داشتم و میدانستم هر محصولی باید برند و شناسنامه داشته باشد تا بتواند در فروشگاههای معتبر نظر مشتری را به خود جلب کند ، این بود که تصمیم گرفتم برای محصول زعفران روستای «ازان» شناسنامه تهیه کنم. البته برای ارائه بهترین بستهبندی نیاز به هزینه قابلتوجهی داشتم، به همین دلیل با قالیبافی و دریافت وام این هزینه را تأمین کردم و با خریداری یک دستگاه کاشت مکانیزه، بهترین نوع پیاز زعفران را برای کاشت انتخاب کردم.
ورود زنان روستا به حوزه اشتغال گردشگری
حوزه دیگری که با رویکردهای نوین و براساس مزیتهای استان اصفهان رونق خوبی یافته است، بخش گردشگری و بویژه توسعه بومگردیها است. مدیرکل بانوان و خانواده استانداری اصفهان میگوید: در این زمینه شاهد مهاجرت معکوس تعدادی از زنان کارآفرین استان از شهر به روستا بودهایم که توانستهاند با احیای بومگردی و توسعه گردشگری در روستا، صنایع دستی و محصولات خوراکی مناطق را رونق داده و برای زنان شغل ایجاد کنند. همچنین از افتخارات استان ما این است که زنان فعال در این زمینه توانستهاند در رقابتهای ملی چون جشنواره ملی زنان کارآفرین که از سوی معاونت امور زنان وخانواده اجرا شده است، در بخش گردشگری روستایی کسب مقام کنند.
مدیرکل بانوان و خانواده استانداری اصفهان یکی از عوامل مؤثر در توسعه مشاغل روستایی را فعالیت براساس مشارکت عنوان کرد و خاطرنشان کرد: توسعه همکاری و فعالیت جمعی در روستا از برنامههای دولت بوده که با تشکیل تعاونی و صندوقهای خرد روستایی در این زمینه اقدام به جلب مشارکت زنان روستایی کرده است که با سرمایهای اندک، مشارکت جمعی و برپایه توانمندی اعضا شکل میگیرد و موجب ایجاد اعتماد به نفس در زنان و ارتقای قدرت تصمیمگیری در آنها نیز میشود. فضلی با اشاره به اینکه در بخش ارائه تسهیلات اشتغالزایی، دولت توجه ویژهای به اشتغال روستایی داشته است، افزود: در این زمینه دولت با در نظر گرفتن وامهایی با کارمزد کم توانسته سهم خوبی در اشتغالزایی زنان روستایی ایجاد کند. به طور مثال در استان اصفهان در دولت دوازدهم به 343 زن کارآفرین در روستا از سوی صندوق کارآفرینی و امید و 237 نفر از طریق صندوق توسعه ملی در بخشهای خدمات، کشاورزی و صنعت وام تعلق گرفته است که نقش خوبی در گسترش چرخه اشتغالزایی میان زنان روستایی خواهد بود.
وی همچنین به بخش آموزش فنی و حرفهای به زنان و تأثیر آن در کارآفرینی اشاره کرد و گفت: در 8 ماهه سالجاری با وجود شرایط دشوار کرونا نزدیک به 3 هزار زن روستایی خدمات آموزشی دریافت کردند که در این آموزشها به زنان بدسرپرست، سرپرست خانوار، بهبود یافته آسیبهای اجتماعی و معلول توجه ویژهای شده است. در این خصوص سازمان بهزیستی استان درحال اجرای طرح آموزشی و اشتغالزایی برای زنان روستایی و دختران معلول است که علاوه بر آموزش، فروش محصولات نیز در آن طرح دیده شده است. وی یکی دیگر از رویکردها در توسعه اشتغال برای زنان از جمله زنان روستایی را توسعه مشاغل خانگی دانست و گفت: مشاغل خانگی علاوه بر ایجاد درآمد برای زنان در محیط خانواده، در توسعه صنایع دستی و بومی نقش بسزایی دارد که روستا بهعنوان مهد میراثهای فرهنگی و هنری میتواند در این بخش بدرخشد و توسعه یابد. طرح راهبری شغلی یکی از طرحهایی است که در این زمینه توسط کمیته امداد امام خمینی(ره) اجرایی شد. همچنین در بخش عرضه محصولات تولیدی، باتوجه به اینکه فروش وعرضه محصولات بویژه محصولات تولیدی زنان روستایی که دسترسی مستقیم به مصرف کننده شهری ندارند از دغدغههای زنان تولیدکننده است که در این زمینه دفتر امور زنان و خانواده تفاهمنامهای با اداره کل پست استان برای فروش محصولات، تسهیل ارسال مرسولات زنان تولیدکننده و همچنین برگزاری دورههای آموزشی جهت توانمندسازی زنان در عرصه تجارت الکترونیک به امضا رسانده است. وی عنوان کرد: روستاهای استان اصفهان هرکدام دارای ظرفیتهای بسیار زیادی هستند که کارآفرینان میتوانند با اجرای ایده خود در روستاعلاوه بر ایجاد اشتغال و پیشگیری از مهاجرت روستاییان به شهر از تسهیلات با کارمزد کم، مواد اولیه در دسترس و ارزان و مکان ارزان بهرهمند شوند. مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری اصفهان اظهارداشت: زنان در توسعه پایدار روستاها نقش مؤثری دارند و میتوانند تهدیدهای موجود را به فرصت تبدیل کنند.
وی با بیان اینکه اشتغال یکی از دلایل اصلی مهاجرت روستاییان به شهرها است که زنان در اینگونه مهاجرتها بیشترین آسیب را متحمل میشوند، اظهارداشت: توسعه پایدار روستایی یکی از اولویتهای کنونی جامعه ما محسوب میشود و روستا و روستاییان در توسعه کشور از اهمیت بسزایی برخوردارند.
نیم نگاه
زنان جوان و میانسال با طرحها و ایدههایی خلاقانه در حوزه صنایع دستی، گردشگری، کشاورزی و دامپروری نه تنها در حال تلاش برای راهاندازی کسب و کار و استقلال مالی هستند بلکه در چرخه اقتصادی کشور نیز تأثیر گذار شده اند. کارآفرینی در40 روستا با تولید زعفران و دیگر محصولات کشاورزی و ایجاد اشتغال برای حدود 4 هزار زن روستایی توسط یک بانوی اصفهانی نمونه ای از این تحولات است
خبرنگار
افزایش میانگین تحصیلات زنان در روستا ها طی سال های گذشته یک نتیجه مثبت داشته است؛ رونق کسب و کارهای روستایی، کارآفرینی و خلاقیت در اشتغالزایی. رویدادی که هم اکنون در بسیاری از روستاهای اصفهان در حال وقوع است. زنان جوان و میانسال با طرحها و ایدههایی خلاقانه در حوزه صنایع دستی، گردشگری، کشاورزی و دامپروری نه تنها در حال تلاش برای راهاندازی کسب و کار و استقلال مالی هستند بلکه در چرخه اقتصادی کشور نیز تأثیرگذار شدهاند. کارآفرینی در40 روستا با تولید زعفران و دیگر محصولات کشاورزی و ایجاد اشتغال برای حدود 4 هزار زن روستایی توسط یک بانوی اصفهانی نمونهای از این تحولات است.
مدیرکل بانوان و خانواده استانداری اصفهان در گفتوگو با «ایران» گفت: تعداد زیاد روستاییان باسواد و متخصص مخصوصاً در قشر زنان یکی از نقاط قوت و پتانسیل در این بخش به شمار میرود؛ نکته حائز اهمیت این است که، برای رسیدن به توسعه اولین نیاز شناخت پتانسیل روستاهاست؛ توسعه پایدار کشور بدون توسعه روستایی محقق نمیشود و زنان جزو مهرههای اصلی برای توسعه پایدار و پیشرفت روستاها هستند؛مخصوصاً اینکه زنان روستایی مدیران اقتصادی خانواده هستند و در فعالیتهای مختلف حضور دارند، حتی در سالهای اخیر زنان در حوزه مشارکت سیاسی رشد چشمگیری داشتهاند که قابل توجه است. توجه به نقش زنان در توسعه کشور از جمله توسعه اقتصادی وحمایت از ایجاد اشتغال برای زنان از جمله اشتغال زنان روستایی نقش بسزایی در تولید دارد.
شادی فضلی با بیان اینکه بهطور سنتی زنان روستایی همواره بخش مهمی از فعالیتهای تولیدی و اقتصادی خانواده را به دوش کشیدهاند، افزود: یکی از این طرحهای نو که در استان اصفهان و با محوریت زنان در حال اجراست، تولید محصولات کشاورزی است که با همکاری معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری و جهاد کشاورزی صورت گرفته است؛ از ابتدای سالجاری 12پروژه آموزش و ترویج تولید و مصرف محصول گواهی شده و استاندارد با تأکید بر توانافزایی جوامع محلی ویژه زنان روستایی در دست اقدام است. ویژگی این محصولات پایین بودن میزان مواد سمی، فلزات سنگین و آلایندهها در آنهاست که در استان اصفهان محصولاتی چون گلابی، زرشک، زعفران و سیب زمینی با چنین خصوصیاتی درحال کشت و بهرهبرداری بوده و تاکنون دستاوردهای خوبی حاصل شده است.
تجربه موفق بانوی کارآفرین در روستای «ازان»
این مقام مسئول با تأکید بر اینکه کشاورزی از حوزههای مورد علاقه زنان اصفهانی است که سهم بسزایی نیز در ایجاد اشتغال دارد، بیان داشت: به طور مثال یکی از زنان کارآفرین استان توانسته است با توسعه کشت زعفران در 40 روستای استان حدود 3 هزار و 860 نفر شغل فصلی ایجاد کند که بیشترین درصد آن به زنان اختصاص دارد و این محصول درحال برندسازی است. بانوی کارآفرینی که مدیرکل بانوان و خانواده استانداری اصفهان به او اشاره میکند، «صغری جعفری» است. او اکنون در زمینه کشت زعفران در روستای «ازان» شهر میمه صاحب کسبوکار بسیار گسترده ای است، تا آنجا که با تأسیس دفترش در شهر استانبول و عقد قرارداد با کشورهای اروپایی، به صادرات زعفران و محصولات دیگر همچون صنایعدستی، حبوبات و... میپردازد. او در مصاحبهای، مهمترین عامل موفقیت خود را توجه به بستهبندی و برندسازی میداند و میگوید،چون در دانشگاه در رشته بهداشت تحصیل کرده بودم و با ضرورت نحوه بستهبندی کالا بهعنوان یکی از عوامل بسیار مؤثر در میزان فروش آن آشنایی داشتم و میدانستم هر محصولی باید برند و شناسنامه داشته باشد تا بتواند در فروشگاههای معتبر نظر مشتری را به خود جلب کند ، این بود که تصمیم گرفتم برای محصول زعفران روستای «ازان» شناسنامه تهیه کنم. البته برای ارائه بهترین بستهبندی نیاز به هزینه قابلتوجهی داشتم، به همین دلیل با قالیبافی و دریافت وام این هزینه را تأمین کردم و با خریداری یک دستگاه کاشت مکانیزه، بهترین نوع پیاز زعفران را برای کاشت انتخاب کردم.
ورود زنان روستا به حوزه اشتغال گردشگری
حوزه دیگری که با رویکردهای نوین و براساس مزیتهای استان اصفهان رونق خوبی یافته است، بخش گردشگری و بویژه توسعه بومگردیها است. مدیرکل بانوان و خانواده استانداری اصفهان میگوید: در این زمینه شاهد مهاجرت معکوس تعدادی از زنان کارآفرین استان از شهر به روستا بودهایم که توانستهاند با احیای بومگردی و توسعه گردشگری در روستا، صنایع دستی و محصولات خوراکی مناطق را رونق داده و برای زنان شغل ایجاد کنند. همچنین از افتخارات استان ما این است که زنان فعال در این زمینه توانستهاند در رقابتهای ملی چون جشنواره ملی زنان کارآفرین که از سوی معاونت امور زنان وخانواده اجرا شده است، در بخش گردشگری روستایی کسب مقام کنند.
مدیرکل بانوان و خانواده استانداری اصفهان یکی از عوامل مؤثر در توسعه مشاغل روستایی را فعالیت براساس مشارکت عنوان کرد و خاطرنشان کرد: توسعه همکاری و فعالیت جمعی در روستا از برنامههای دولت بوده که با تشکیل تعاونی و صندوقهای خرد روستایی در این زمینه اقدام به جلب مشارکت زنان روستایی کرده است که با سرمایهای اندک، مشارکت جمعی و برپایه توانمندی اعضا شکل میگیرد و موجب ایجاد اعتماد به نفس در زنان و ارتقای قدرت تصمیمگیری در آنها نیز میشود. فضلی با اشاره به اینکه در بخش ارائه تسهیلات اشتغالزایی، دولت توجه ویژهای به اشتغال روستایی داشته است، افزود: در این زمینه دولت با در نظر گرفتن وامهایی با کارمزد کم توانسته سهم خوبی در اشتغالزایی زنان روستایی ایجاد کند. به طور مثال در استان اصفهان در دولت دوازدهم به 343 زن کارآفرین در روستا از سوی صندوق کارآفرینی و امید و 237 نفر از طریق صندوق توسعه ملی در بخشهای خدمات، کشاورزی و صنعت وام تعلق گرفته است که نقش خوبی در گسترش چرخه اشتغالزایی میان زنان روستایی خواهد بود.
وی همچنین به بخش آموزش فنی و حرفهای به زنان و تأثیر آن در کارآفرینی اشاره کرد و گفت: در 8 ماهه سالجاری با وجود شرایط دشوار کرونا نزدیک به 3 هزار زن روستایی خدمات آموزشی دریافت کردند که در این آموزشها به زنان بدسرپرست، سرپرست خانوار، بهبود یافته آسیبهای اجتماعی و معلول توجه ویژهای شده است. در این خصوص سازمان بهزیستی استان درحال اجرای طرح آموزشی و اشتغالزایی برای زنان روستایی و دختران معلول است که علاوه بر آموزش، فروش محصولات نیز در آن طرح دیده شده است. وی یکی دیگر از رویکردها در توسعه اشتغال برای زنان از جمله زنان روستایی را توسعه مشاغل خانگی دانست و گفت: مشاغل خانگی علاوه بر ایجاد درآمد برای زنان در محیط خانواده، در توسعه صنایع دستی و بومی نقش بسزایی دارد که روستا بهعنوان مهد میراثهای فرهنگی و هنری میتواند در این بخش بدرخشد و توسعه یابد. طرح راهبری شغلی یکی از طرحهایی است که در این زمینه توسط کمیته امداد امام خمینی(ره) اجرایی شد. همچنین در بخش عرضه محصولات تولیدی، باتوجه به اینکه فروش وعرضه محصولات بویژه محصولات تولیدی زنان روستایی که دسترسی مستقیم به مصرف کننده شهری ندارند از دغدغههای زنان تولیدکننده است که در این زمینه دفتر امور زنان و خانواده تفاهمنامهای با اداره کل پست استان برای فروش محصولات، تسهیل ارسال مرسولات زنان تولیدکننده و همچنین برگزاری دورههای آموزشی جهت توانمندسازی زنان در عرصه تجارت الکترونیک به امضا رسانده است. وی عنوان کرد: روستاهای استان اصفهان هرکدام دارای ظرفیتهای بسیار زیادی هستند که کارآفرینان میتوانند با اجرای ایده خود در روستاعلاوه بر ایجاد اشتغال و پیشگیری از مهاجرت روستاییان به شهر از تسهیلات با کارمزد کم، مواد اولیه در دسترس و ارزان و مکان ارزان بهرهمند شوند. مدیرکل دفتر امور بانوان و خانواده استانداری اصفهان اظهارداشت: زنان در توسعه پایدار روستاها نقش مؤثری دارند و میتوانند تهدیدهای موجود را به فرصت تبدیل کنند.
وی با بیان اینکه اشتغال یکی از دلایل اصلی مهاجرت روستاییان به شهرها است که زنان در اینگونه مهاجرتها بیشترین آسیب را متحمل میشوند، اظهارداشت: توسعه پایدار روستایی یکی از اولویتهای کنونی جامعه ما محسوب میشود و روستا و روستاییان در توسعه کشور از اهمیت بسزایی برخوردارند.
نیم نگاه
زنان جوان و میانسال با طرحها و ایدههایی خلاقانه در حوزه صنایع دستی، گردشگری، کشاورزی و دامپروری نه تنها در حال تلاش برای راهاندازی کسب و کار و استقلال مالی هستند بلکه در چرخه اقتصادی کشور نیز تأثیر گذار شده اند. کارآفرینی در40 روستا با تولید زعفران و دیگر محصولات کشاورزی و ایجاد اشتغال برای حدود 4 هزار زن روستایی توسط یک بانوی اصفهانی نمونه ای از این تحولات است
اهالی هنر در گفتوگو با «ایران» از محدودیتهای اجرای کنسرت و عدم استقبال از کنسرت آنلاین میگویند
اجرای موسیقی در هیاهوی شهر
ندا سیجانی
خبرنگار
سایه کرونا بر فضای موسیقی سنگینی میکند. حدوداً دوماهی است برای اجرای کنسرتهای آنلاین، تقاضا و استقبالی نبوده و هنرمندان موسیقی همچنان در سکوت خبری بهسر میبرند و اغلب سعیشان بر این است در این فرصتهای بهدست آمده به تولید آلبوم یا تک آهنگ بپردازند چرا که بر این نظرند اجرای کنسرت آنلاین، متفاوت از اکران فیلم و یا اجرای تئاتر بوده است. البته این تصمیم ربطی به تعطیلی دو هفتهای ندارد. حتی پیش از این اهالی هنر درباره اجرای کنسرت در ساعت 18 عقاید متفاوتی داشتند. برخی از هنرمندان بر این نظرند که برگزاری کنسرت در تمام دنیا، ساعات مشخص و تعریف شدهای دارد و اصولاً مخاطبان آن، بعد از یک روز مشغله کاری و با آسودگی خاطر برای شنیدن اجرای زنده موسیقی مورد علاقه خود برنامهریزیهای متفاوتی دارند نه آنکه در اوج ساعت کاری و ترافیک شهری آن هم در این شرایط، به دنبال اینگونه برنامهها باشند. برخی دیگر هم به دلیل شرایط بد اقتصادی این روزها حاضرند در هر ساعت از شبانهروز اجرای کنسرت داشته باشند تا درد معاشی نباشد. طبق صحبتهای سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که روز چهارشنبه (27 آبان ماه) در حاشیه جلسه هیأت دولت بیان داشت: «در دو هفته آینده تمامی فعالیتهای غیرضروری بجز مشاغل گروه یک، تماماً تعطیل هستند و مجموعه فعالیتهای هنری و سینمایی که جزو مشاغل گروه ۳ هستند، تعطیل خواهند بود. همچنین سالنهای هنری و موسیقی بر مبنای اینکه فاصله هایشان را به صورت
۵۰ درصد ترتیب دهند، مجاز به فعالیت بودند اما این به قبل از محدودیتهای جدید مربوط میشود.»وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اشارهای هم به مبحث قیمتگذاری بلیتهای کنسرت داشت: «قیمت بلیت کنسرتها و فعالیتهای هنری با افزایش فاصلهگذاری اجتماعی در سالنها متناسب بوده است و اگر سالنی ۵۰۰ نفر را میتوانسته دربربگیرد، با شرایط جدید مجاز نبوده بیش از ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر را در خود جای دهد و این بر تغییر قیمتها تأثیر داشته است.»
کار نشد ندارد
هادی منتظری از آهنگسازان و نوازندگان موسیقی ایران است. این هنرمند هجدهم مرداد ماه امسال با سرپرستی گروه موسیقی «تیام» به خوانندگی حسین علیشاپور کنسرت آنلاینی درتالار رودکی تهران برگزارکرد. او در این باره گفت: «موسیقی یک هنر انتزاعی است و انتقال احساس آن به مخاطب از راه چهره به چهره و دیدار نزدیک امکانپذیر است و بیتردید وقتی این ارتباط یا اجرای موسیقی از طریق موبایل یا تلویزیون صورت میگیرد این انتقال احساس، اثر بسیار کمی دارد. بنابراین اصولاً اجرای کنسرتهای آنلاین نمیتواند خیلی موفق عمل کند البته شرایط موجود به گونهای تعریف شده است که بودن آن بهتر از نبود یا حذف آن است و باز هم اگر تقاضایی باشد با کمال میل برای مردم کشورمان کنسرت آنلاین برگزار خواهیم کرد.» این آهنگساز نقش مسئولان در حمایت از برنامهها را مهم دانسته: «مسئولان باید برای برگزاری چنین برنامههایی از هنرمندان حمایت کنند و برای موسیقیهای خاص و صاحب تفکر که بیان احساس و عاطفه است یارانه اختصاص بدهند، موضوعی که در تمامی کشورهای دنیا مورد توجه است.البته هنرمندان ما نیاز به امکانات آنچنانی ندارد همین که درد معیشت نداشته باشند کفایت میکند.» منتظری اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 را کمی غیرقابل اجرا عنوان کرد و بیان داشت: «البته به قول معروف کار نشد ندارد و به شخصه بر این نظرم در هر ساعتی میتوان کنسرت برگزار کرد به شرط آنکه زمینه و بستر آن فراهم باشد و البته حمایت مالی هم انجام بگیرد.»
فراهم شدن زیرساخت
کیوان ساکت از دیگر آهنگسازان و نوازندگانی است که سیام فروردین ماه با سرپرستی گروه وزیری به خوانندگی وحید تاج در تالار وحدت اجرای کنسرت آنلاین داشت و البته قرار است بار دیگر کنسرت آنلاینی در تالار وحدت برگزار کند. این هنرمند اجرای یک کنسرت آنلاین با کیفیت را نیازمند زیرساختهای مناسب چون ایجاد اینترنت پرسرعت دانسته: «اگر این شرایط فراهم شود قطعاً استقبال بهتری خواهد بود.» او مخالف برگزاری کنسرت قبل از ساعت 18 است: «برگزاری کنسرت در این ساعت تعریف شده استقبالی نخواهد داشت چرا که زمان پرترافیک و پرازدحامی است و اغلب مردم سر کار خود هستند و انجام این کار تقریباً شدنی نخواهد بود.»
نبود جذابیت و هیجان
وحید تاج یکی از خوانندگانی است که عدم استقبال هنرمندان از کنسرتهای آنلاین را بیانگیزگی مردم و هنرمندان عنوان می کند و بر این نظر است که کنسرتهای آنلاین جذابیت و هیجان کنسرتهای حضوری را ندارد: «راه ارتزاق هنرمندان برگزاری کنسرت است اما وضعیت پیش آمده شرایط را بسیار سخت کرده است و اگر همچنان ادامه پیدا کند قطعاً شاهد اتفاقات بدتری خواهیم بود.» او هم اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 را غیر ممکن عنوان کرد: «برگزاری کنسرت زمان تعریف شدهای دارد و مردم با یک آرامش خاطر به کنسرتها میآیند بنابراین نمیتوان امیدوار بود با انجام این کار در ساعت کاری استقبالی صورت بگیرد.»
شاید مشکل مجوز باشد
دارا دارایی نوازنده و سرپرست گروه موسیقی داماهی است. این گروه پنجم خرداد در برج میلاد تهران کنسرت آنلاین برگزار کرد. دارا دارایی دراین باره گفت: «آنطور که شنیدهام گویا برای اجرای کنسرت آنلاین شرایط مجوز کمی سختتر شده است البته خرداد ماه که کنسرت آنلاین برگزار کردیم مشکلی بهوجود نیامد حالا نمیدانم این سختگیری درباره اجرای کنسرت آنلاین از سوی ارشاد است یا نهادهای دیگر! اگرچه برگزاری کنسرت همواره مورد استقبال هنرمندان بوده چرا که تنها راه امرار معاش ما همین برنامههای موسیقی است.» او هم مانند دیگر هنرمندان زمان برگزاری کنسرت تا قبل از ساعت 18 را چندان معقول ندانست: «اگر شرایط به همین روال پیش برود مجبور باشیم این کار را انجام خواهیم داد.»
آمادگی اجرای کنسرتهای آنلاین وعدم تقاضا برای کنسرتهای قبل از ساعت 18
مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی درباره اجرای دوباره کنسرتهای آنلاین به «ایران» گفت: در شرایط تداوم کرونا و محدودیتهای فعالیتهای فرهنگی و هنری به شکل میدانی و زنده، برگزاری اجراهای آنلاین برای افزایش نشاط اجتماعی و تداوم رابطه هنرمندان و مخاطبانشان، شیوه مناسبی است. دفتر موسیقی آمادگی دارد در صدور مجوز این اجراها سهولت ایجاد کند و از طرفی حمایت خود را نیز از برگزاری این اجراها تداوم بخشد.» محمد اللهیاری همچنین درباره استقبال از اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 بیان داشت: «هنرمندان گرچه بدلیل محدودیتهای کرونایی و تعطیلیهای پیش آمده شغلی، ماههاست در مضیقه مالی هستند و هر روز اخبار ناخوشایندی از این وضعیت میشنویم، اما همچنان سلامت مردم را در اولویت قرار دادهاند. بدیهی است که فعالیتهای فرهنگی هنری طبق عرف در سالهای قبل در ساعات پایانی روز برگزار میشده است و در ساعات میانی روز این فعالیتها با اقبال مردم مواجه نمیشود. تا الان تقاضایی برای اجراهای صحنهای در آبان ماه و قبل از ساعت 18 به دفتر موسیقی واصل نشده است.»
خبرنگار
سایه کرونا بر فضای موسیقی سنگینی میکند. حدوداً دوماهی است برای اجرای کنسرتهای آنلاین، تقاضا و استقبالی نبوده و هنرمندان موسیقی همچنان در سکوت خبری بهسر میبرند و اغلب سعیشان بر این است در این فرصتهای بهدست آمده به تولید آلبوم یا تک آهنگ بپردازند چرا که بر این نظرند اجرای کنسرت آنلاین، متفاوت از اکران فیلم و یا اجرای تئاتر بوده است. البته این تصمیم ربطی به تعطیلی دو هفتهای ندارد. حتی پیش از این اهالی هنر درباره اجرای کنسرت در ساعت 18 عقاید متفاوتی داشتند. برخی از هنرمندان بر این نظرند که برگزاری کنسرت در تمام دنیا، ساعات مشخص و تعریف شدهای دارد و اصولاً مخاطبان آن، بعد از یک روز مشغله کاری و با آسودگی خاطر برای شنیدن اجرای زنده موسیقی مورد علاقه خود برنامهریزیهای متفاوتی دارند نه آنکه در اوج ساعت کاری و ترافیک شهری آن هم در این شرایط، به دنبال اینگونه برنامهها باشند. برخی دیگر هم به دلیل شرایط بد اقتصادی این روزها حاضرند در هر ساعت از شبانهروز اجرای کنسرت داشته باشند تا درد معاشی نباشد. طبق صحبتهای سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که روز چهارشنبه (27 آبان ماه) در حاشیه جلسه هیأت دولت بیان داشت: «در دو هفته آینده تمامی فعالیتهای غیرضروری بجز مشاغل گروه یک، تماماً تعطیل هستند و مجموعه فعالیتهای هنری و سینمایی که جزو مشاغل گروه ۳ هستند، تعطیل خواهند بود. همچنین سالنهای هنری و موسیقی بر مبنای اینکه فاصله هایشان را به صورت
۵۰ درصد ترتیب دهند، مجاز به فعالیت بودند اما این به قبل از محدودیتهای جدید مربوط میشود.»وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اشارهای هم به مبحث قیمتگذاری بلیتهای کنسرت داشت: «قیمت بلیت کنسرتها و فعالیتهای هنری با افزایش فاصلهگذاری اجتماعی در سالنها متناسب بوده است و اگر سالنی ۵۰۰ نفر را میتوانسته دربربگیرد، با شرایط جدید مجاز نبوده بیش از ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر را در خود جای دهد و این بر تغییر قیمتها تأثیر داشته است.»
کار نشد ندارد
هادی منتظری از آهنگسازان و نوازندگان موسیقی ایران است. این هنرمند هجدهم مرداد ماه امسال با سرپرستی گروه موسیقی «تیام» به خوانندگی حسین علیشاپور کنسرت آنلاینی درتالار رودکی تهران برگزارکرد. او در این باره گفت: «موسیقی یک هنر انتزاعی است و انتقال احساس آن به مخاطب از راه چهره به چهره و دیدار نزدیک امکانپذیر است و بیتردید وقتی این ارتباط یا اجرای موسیقی از طریق موبایل یا تلویزیون صورت میگیرد این انتقال احساس، اثر بسیار کمی دارد. بنابراین اصولاً اجرای کنسرتهای آنلاین نمیتواند خیلی موفق عمل کند البته شرایط موجود به گونهای تعریف شده است که بودن آن بهتر از نبود یا حذف آن است و باز هم اگر تقاضایی باشد با کمال میل برای مردم کشورمان کنسرت آنلاین برگزار خواهیم کرد.» این آهنگساز نقش مسئولان در حمایت از برنامهها را مهم دانسته: «مسئولان باید برای برگزاری چنین برنامههایی از هنرمندان حمایت کنند و برای موسیقیهای خاص و صاحب تفکر که بیان احساس و عاطفه است یارانه اختصاص بدهند، موضوعی که در تمامی کشورهای دنیا مورد توجه است.البته هنرمندان ما نیاز به امکانات آنچنانی ندارد همین که درد معیشت نداشته باشند کفایت میکند.» منتظری اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 را کمی غیرقابل اجرا عنوان کرد و بیان داشت: «البته به قول معروف کار نشد ندارد و به شخصه بر این نظرم در هر ساعتی میتوان کنسرت برگزار کرد به شرط آنکه زمینه و بستر آن فراهم باشد و البته حمایت مالی هم انجام بگیرد.»
فراهم شدن زیرساخت
کیوان ساکت از دیگر آهنگسازان و نوازندگانی است که سیام فروردین ماه با سرپرستی گروه وزیری به خوانندگی وحید تاج در تالار وحدت اجرای کنسرت آنلاین داشت و البته قرار است بار دیگر کنسرت آنلاینی در تالار وحدت برگزار کند. این هنرمند اجرای یک کنسرت آنلاین با کیفیت را نیازمند زیرساختهای مناسب چون ایجاد اینترنت پرسرعت دانسته: «اگر این شرایط فراهم شود قطعاً استقبال بهتری خواهد بود.» او مخالف برگزاری کنسرت قبل از ساعت 18 است: «برگزاری کنسرت در این ساعت تعریف شده استقبالی نخواهد داشت چرا که زمان پرترافیک و پرازدحامی است و اغلب مردم سر کار خود هستند و انجام این کار تقریباً شدنی نخواهد بود.»
نبود جذابیت و هیجان
وحید تاج یکی از خوانندگانی است که عدم استقبال هنرمندان از کنسرتهای آنلاین را بیانگیزگی مردم و هنرمندان عنوان می کند و بر این نظر است که کنسرتهای آنلاین جذابیت و هیجان کنسرتهای حضوری را ندارد: «راه ارتزاق هنرمندان برگزاری کنسرت است اما وضعیت پیش آمده شرایط را بسیار سخت کرده است و اگر همچنان ادامه پیدا کند قطعاً شاهد اتفاقات بدتری خواهیم بود.» او هم اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 را غیر ممکن عنوان کرد: «برگزاری کنسرت زمان تعریف شدهای دارد و مردم با یک آرامش خاطر به کنسرتها میآیند بنابراین نمیتوان امیدوار بود با انجام این کار در ساعت کاری استقبالی صورت بگیرد.»
شاید مشکل مجوز باشد
دارا دارایی نوازنده و سرپرست گروه موسیقی داماهی است. این گروه پنجم خرداد در برج میلاد تهران کنسرت آنلاین برگزار کرد. دارا دارایی دراین باره گفت: «آنطور که شنیدهام گویا برای اجرای کنسرت آنلاین شرایط مجوز کمی سختتر شده است البته خرداد ماه که کنسرت آنلاین برگزار کردیم مشکلی بهوجود نیامد حالا نمیدانم این سختگیری درباره اجرای کنسرت آنلاین از سوی ارشاد است یا نهادهای دیگر! اگرچه برگزاری کنسرت همواره مورد استقبال هنرمندان بوده چرا که تنها راه امرار معاش ما همین برنامههای موسیقی است.» او هم مانند دیگر هنرمندان زمان برگزاری کنسرت تا قبل از ساعت 18 را چندان معقول ندانست: «اگر شرایط به همین روال پیش برود مجبور باشیم این کار را انجام خواهیم داد.»
آمادگی اجرای کنسرتهای آنلاین وعدم تقاضا برای کنسرتهای قبل از ساعت 18
مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی درباره اجرای دوباره کنسرتهای آنلاین به «ایران» گفت: در شرایط تداوم کرونا و محدودیتهای فعالیتهای فرهنگی و هنری به شکل میدانی و زنده، برگزاری اجراهای آنلاین برای افزایش نشاط اجتماعی و تداوم رابطه هنرمندان و مخاطبانشان، شیوه مناسبی است. دفتر موسیقی آمادگی دارد در صدور مجوز این اجراها سهولت ایجاد کند و از طرفی حمایت خود را نیز از برگزاری این اجراها تداوم بخشد.» محمد اللهیاری همچنین درباره استقبال از اجرای کنسرت پیش از ساعت 18 بیان داشت: «هنرمندان گرچه بدلیل محدودیتهای کرونایی و تعطیلیهای پیش آمده شغلی، ماههاست در مضیقه مالی هستند و هر روز اخبار ناخوشایندی از این وضعیت میشنویم، اما همچنان سلامت مردم را در اولویت قرار دادهاند. بدیهی است که فعالیتهای فرهنگی هنری طبق عرف در سالهای قبل در ساعات پایانی روز برگزار میشده است و در ساعات میانی روز این فعالیتها با اقبال مردم مواجه نمیشود. تا الان تقاضایی برای اجراهای صحنهای در آبان ماه و قبل از ساعت 18 به دفتر موسیقی واصل نشده است.»
شهروندی جهانی باشیم برای حفظ جان انسانها
معصومه ابتکار
معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده
این روزها خبر اول اکثر شبکههای خبری جهانی درباره افزایش شدید میزان مبتلایان به کرونا است. از هند و مکزیک و امریـــــکا و کشورهای اروپایی گرفتار آن هستند تا کشوری مثل ژاپن که تصور میرفت کووید 19 را به کنترل درآورده و حتی سوئد که تاکنون در مقابل محدودیتها بشدت مقاومت میکرد. کشورهای گرفتار ناامنی و گسیختگی نظام درمانی مثل برخی کشورهای منطقه غرب آسیا؛ یمن، عراق و افغانستان هم که آمار درستی از میزان مرگ و ابتلا در اختیار ندارند تا عمق فاجعه را بشود مشاهده کرد. این روند در همه جا سبب فشار سهمگین بر کادر درمانی، بیمارستانها و تختهای آی سی یو شده و علاوه بر تبعات بهداشتی و درمانی، باعث لطمات شدید به نیروی انسانی و متخصص شده است.
محققان تاکنون دو علت اصلی را برای این موج سهمگین در دنیا بیان کردهاند، اگر چه هنوز ابهامات زیادی در مورد این ویروس وجود دارد:
اول، جهشهایی در ساختار ویروس کرونا اتفاق افتاده که میزان سرایت و در بعضی موارد بیماری زایی و کشندگی ویروس را افزایش داده است.
دوم، کاهش محدودیتهای اجتماعی بهدلیل ضرورتهای اقتصادی و عدم توانایی دولتها برای تأمین بلندمدت نیازهای معیشتی و نیز خستگی مردم از انواع محدودیتها و پروتکلهای بهداشتی که مزید بر علت شده است. اینک خیلی از کشورها با پدیدهای بهنام «کرونا فتیگ» یا بیحوصلگی مردم از رعایت الزامات بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی نیز روبهرو هستند که این بیحوصلگی بعضاً با برخی رفتارهای متعصبانه نیز تشدید میشود.
مجموعه این دو علت متأسفانه به خستگی مفرط کادر درمان، از خدمات گرفته تا پرستاران و پزشکان انجامیده که حدود 9 ماه است شبانه روز درگیر این بیماری کشنده بوده اند و همین طور فشار و فرسودگی ساختار و تجهیزات پزشکی که بر مشکلات افزوده است.
این روندهای منفی متأسفانه در تمام دنیا رخ داده و ایران هم مستثنی نیست، اما کشور ما با دو پدیده دیگر هم روبهروست. یکی تنوع بالای ژنتیکی ناشی از اقوام گوناگون که میتواند پاسخهای ایمنی متفاوتی را در برابر ویروس ایجاد کند. دوم شرایط خاص جنگ اقتصادی و تحریمهای ظالمانه دو سال اخیر که محدودیتهای زیادی را حتی برای دارو و تجهیزات پزشکی ایجاد کرده و آش این تحریمها آنقدر شور شده که اخیراً بیش از 70 نماینده کنگره امریکا بعد از تأخیر و تعلل بسیار زیاد به این روند ضد حقوق بشری و ضد انسانی اعتراض کرده و خواستار رفع تحریمهای ایران در موضوع دارو و تجهیزات پزشکی شدند.
اما بهعنوان یک ایمونولوژیست که در جریان آخرین تحقیقات دانشگاهی هستم، باید بگویم که روندهای مثبت نیز در کنار این شرایط، راه خود را از میان سختیها و تاریکیها باز میکند. مانند تلاشها برای ساخت واکسن کرونا و بهبود برخی روشهای درمانی که در ایران نیز انجام شده است. سازمان بهداشت جهانی مراحل ساخت 8 واکسن کرونا در ایران را که حاصل سرمایهگذاری دولت تدبیر و امید در توسعه کشورهای دانش بنیان و حمایت از جوانان نخبه ایرانی بوده تأیید کرده است. همچنین کشور موفق به تولید تجهیزات پیشرفته مانند سی تی اسکن و ونتیلاتور و تجهیزات تولید ماسک 59N شده که شرایط را در تأمین تجهیزات مورد نیاز و در مواردی صادرات ارتقا داده است.
در زمینه تحقیقات دارویی برای کرونا نیز دانشگاهیان تلاشهای فراوانی مبتنی بر پروتکلها و استانداردهای جهانی داشتهاند که تهیه داروهایی برای درمان بخشی از عوارض کرونا و همچنین تحقیق و توسعه تولید کیتهای تشخیصی در داخل کشور را سبب شده و برنامه افزایش تستهای تشخیصی به روزانه 50 هزار و بتدریج تا 100 هزار با همین پشتوانه است.
علاوه بر این، باید در مقابل ایثار و فداکاری کادر درمان کشور و شهدای سلامت سر تعظیم فرو آورد که به عهد خویش وفادار ماندند.
اما سهم ما چیست و چگونه میتوانیم علیه جهل و بیماری در مقابله با کرونا تلاش کنیم؟ مهمترین نقش آحاد ملت رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی مانند استفاده از ماسک است. البته فاصلهگذاری اجتماعی شامل رفتارهای مهمی است که نباید به هیچ وجه ساده گرفته شود؛ مانند ممنوعیت دورهمیهای خانوادگی که متأسفانه در هفتههای اخیر بیش از نیمی از مبتلایان بهخاطر آن بوده است. در کنار دولت که تمهیداتی از طریق بیمههای تأمین اجتماعی و بیکاری و تخصیص یارانه به اقشار آسیب پذیر از کرونا اندیشیده، نقش خیرین و نهادهای مدنی برای حمایت از آسیب دیدگان بسیار مهم و تعیین کننده است؛ مانند همیشه که در بحرانهای بزرگ بدون کمک مردم هر حرکتی ناقص و گاه ناممکن است.
همچنین توجه به مسأله خانواده در شرایط کرونا، امری مهم بوده چرا که با توجه به شرایط روحی و روانی اعضای خانواده ممکن است به اختلال در روابط و حتی خشونت منجر شود. بنابراین مردم باید در مواقع ضروری با اورژانس اجتماعی به شماره 123 تماس بگیرند و برای دریافت مشاوره نیز بدانند خط صدای مشاور به شماره 1480 می تواند آنها را راهنمایی کند. این روزها خانوادهها باید برای ایجاد نشاط و روابط سالم در میان خود بیشتر تلاش کنند و ساعات اضافهای را که در خانه هستند فرصتی برای گفتوگو، مفاهمه و فعالیتهای مشترک بدانند. معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده نیز در سایت خود و در ذیل پنجره «دسترسی مستقیم» محتواهای متنوعی را برای روزهای قرنطینه مانند «بهار در خانه»، «پادکستهای خانهمان»، «مجله تصویری» و سرگرمیهای «خانواده در خانه» در نظر گرفته است.
در این روزها همچنین یکی از کارهای مهم، مبارزه با اخبار نادرست و به اصطلاح فیک نیوز در مورد کروناست که میتواند به نجات جانها کمک کند. با همکاری در مقابله با کرونا بیاییم شهروندی جهانی باشیم برای حفظ جان انسان ها.
معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده
این روزها خبر اول اکثر شبکههای خبری جهانی درباره افزایش شدید میزان مبتلایان به کرونا است. از هند و مکزیک و امریـــــکا و کشورهای اروپایی گرفتار آن هستند تا کشوری مثل ژاپن که تصور میرفت کووید 19 را به کنترل درآورده و حتی سوئد که تاکنون در مقابل محدودیتها بشدت مقاومت میکرد. کشورهای گرفتار ناامنی و گسیختگی نظام درمانی مثل برخی کشورهای منطقه غرب آسیا؛ یمن، عراق و افغانستان هم که آمار درستی از میزان مرگ و ابتلا در اختیار ندارند تا عمق فاجعه را بشود مشاهده کرد. این روند در همه جا سبب فشار سهمگین بر کادر درمانی، بیمارستانها و تختهای آی سی یو شده و علاوه بر تبعات بهداشتی و درمانی، باعث لطمات شدید به نیروی انسانی و متخصص شده است.
محققان تاکنون دو علت اصلی را برای این موج سهمگین در دنیا بیان کردهاند، اگر چه هنوز ابهامات زیادی در مورد این ویروس وجود دارد:
اول، جهشهایی در ساختار ویروس کرونا اتفاق افتاده که میزان سرایت و در بعضی موارد بیماری زایی و کشندگی ویروس را افزایش داده است.
دوم، کاهش محدودیتهای اجتماعی بهدلیل ضرورتهای اقتصادی و عدم توانایی دولتها برای تأمین بلندمدت نیازهای معیشتی و نیز خستگی مردم از انواع محدودیتها و پروتکلهای بهداشتی که مزید بر علت شده است. اینک خیلی از کشورها با پدیدهای بهنام «کرونا فتیگ» یا بیحوصلگی مردم از رعایت الزامات بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی نیز روبهرو هستند که این بیحوصلگی بعضاً با برخی رفتارهای متعصبانه نیز تشدید میشود.
مجموعه این دو علت متأسفانه به خستگی مفرط کادر درمان، از خدمات گرفته تا پرستاران و پزشکان انجامیده که حدود 9 ماه است شبانه روز درگیر این بیماری کشنده بوده اند و همین طور فشار و فرسودگی ساختار و تجهیزات پزشکی که بر مشکلات افزوده است.
این روندهای منفی متأسفانه در تمام دنیا رخ داده و ایران هم مستثنی نیست، اما کشور ما با دو پدیده دیگر هم روبهروست. یکی تنوع بالای ژنتیکی ناشی از اقوام گوناگون که میتواند پاسخهای ایمنی متفاوتی را در برابر ویروس ایجاد کند. دوم شرایط خاص جنگ اقتصادی و تحریمهای ظالمانه دو سال اخیر که محدودیتهای زیادی را حتی برای دارو و تجهیزات پزشکی ایجاد کرده و آش این تحریمها آنقدر شور شده که اخیراً بیش از 70 نماینده کنگره امریکا بعد از تأخیر و تعلل بسیار زیاد به این روند ضد حقوق بشری و ضد انسانی اعتراض کرده و خواستار رفع تحریمهای ایران در موضوع دارو و تجهیزات پزشکی شدند.
اما بهعنوان یک ایمونولوژیست که در جریان آخرین تحقیقات دانشگاهی هستم، باید بگویم که روندهای مثبت نیز در کنار این شرایط، راه خود را از میان سختیها و تاریکیها باز میکند. مانند تلاشها برای ساخت واکسن کرونا و بهبود برخی روشهای درمانی که در ایران نیز انجام شده است. سازمان بهداشت جهانی مراحل ساخت 8 واکسن کرونا در ایران را که حاصل سرمایهگذاری دولت تدبیر و امید در توسعه کشورهای دانش بنیان و حمایت از جوانان نخبه ایرانی بوده تأیید کرده است. همچنین کشور موفق به تولید تجهیزات پیشرفته مانند سی تی اسکن و ونتیلاتور و تجهیزات تولید ماسک 59N شده که شرایط را در تأمین تجهیزات مورد نیاز و در مواردی صادرات ارتقا داده است.
در زمینه تحقیقات دارویی برای کرونا نیز دانشگاهیان تلاشهای فراوانی مبتنی بر پروتکلها و استانداردهای جهانی داشتهاند که تهیه داروهایی برای درمان بخشی از عوارض کرونا و همچنین تحقیق و توسعه تولید کیتهای تشخیصی در داخل کشور را سبب شده و برنامه افزایش تستهای تشخیصی به روزانه 50 هزار و بتدریج تا 100 هزار با همین پشتوانه است.
علاوه بر این، باید در مقابل ایثار و فداکاری کادر درمان کشور و شهدای سلامت سر تعظیم فرو آورد که به عهد خویش وفادار ماندند.
اما سهم ما چیست و چگونه میتوانیم علیه جهل و بیماری در مقابله با کرونا تلاش کنیم؟ مهمترین نقش آحاد ملت رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی مانند استفاده از ماسک است. البته فاصلهگذاری اجتماعی شامل رفتارهای مهمی است که نباید به هیچ وجه ساده گرفته شود؛ مانند ممنوعیت دورهمیهای خانوادگی که متأسفانه در هفتههای اخیر بیش از نیمی از مبتلایان بهخاطر آن بوده است. در کنار دولت که تمهیداتی از طریق بیمههای تأمین اجتماعی و بیکاری و تخصیص یارانه به اقشار آسیب پذیر از کرونا اندیشیده، نقش خیرین و نهادهای مدنی برای حمایت از آسیب دیدگان بسیار مهم و تعیین کننده است؛ مانند همیشه که در بحرانهای بزرگ بدون کمک مردم هر حرکتی ناقص و گاه ناممکن است.
همچنین توجه به مسأله خانواده در شرایط کرونا، امری مهم بوده چرا که با توجه به شرایط روحی و روانی اعضای خانواده ممکن است به اختلال در روابط و حتی خشونت منجر شود. بنابراین مردم باید در مواقع ضروری با اورژانس اجتماعی به شماره 123 تماس بگیرند و برای دریافت مشاوره نیز بدانند خط صدای مشاور به شماره 1480 می تواند آنها را راهنمایی کند. این روزها خانوادهها باید برای ایجاد نشاط و روابط سالم در میان خود بیشتر تلاش کنند و ساعات اضافهای را که در خانه هستند فرصتی برای گفتوگو، مفاهمه و فعالیتهای مشترک بدانند. معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده نیز در سایت خود و در ذیل پنجره «دسترسی مستقیم» محتواهای متنوعی را برای روزهای قرنطینه مانند «بهار در خانه»، «پادکستهای خانهمان»، «مجله تصویری» و سرگرمیهای «خانواده در خانه» در نظر گرفته است.
در این روزها همچنین یکی از کارهای مهم، مبارزه با اخبار نادرست و به اصطلاح فیک نیوز در مورد کروناست که میتواند به نجات جانها کمک کند. با همکاری در مقابله با کرونا بیاییم شهروندی جهانی باشیم برای حفظ جان انسان ها.
تقوا و خیانت در سیاست خارجی
مهدی ذاکریان
استاد دانشگاه
اگر با ملاک تقوا به موضـوع ســـــیاســت خارجی بنگریم برای دســـتیابــــی به یــک سیاست خارجی کارآمد در نظام پیچیده جهانی در بدو امر، نیازمند عالمان متخصص و حرفهای هستیم. در واقع، کامیابی در سیاست خارجی مستلزم بهرهگیری از دانش روابط بینالملل است. همانگونه که در همه جای دنیا برای ساخت یک خانه به دانش معماری رجوع میکنند برای ساخت سیاست خارجی نیز به دانش تخصصی آن رجوع میکنند. توجه یا بیتوجهی به این دانش تخصصی-حرفهای میتواند به سعادت یا افول یک کشور بینجامد. سلطه بر نظریههای روابط بینالملل از یک سو؛ و قواعد حقوقی حاکم بر روابط بینالملل از سوی دیگر پارادایمهای ضروری کامیابی سیاست خارجی در جامعه بینالمللی است که گاه برخی از بازیگران آن به نحو پیچیده و دشواری رفتار میکنند.
تسلط بر این دو پارادایم به دولتها کمک میکند تا راه درست و منطقی روابط را میان دولتها بیابند. البته لزوماً نمیتوانیم همه معماهای سیاست خارجی را حل کنیم، همه آنچه نیاز داریم به دست آوریم یا حتی گاه برخی پیشبینیها ممکن است نادرست باشد. دستیابی به آنها نیازمند بررسی، پژوهش و دقت است. گزینههای ما در سیاست خارجی مانند گزینههای ریاضیات نیست که دو به اضافه دو به چهار منجر شود بلکه معادلههای ما در سیاست خارجی گاه از جنس معادلات مجهولات چند وجهی و گاه بیپاسخند. برخلاف علوم سخت، در دانش روابط بینالملل در برخی موضوعات، حل مسأله و معادله به پایان نمیرسد بلکه حل مسائل استمرار دارد. هر روز باید به پازلهای روابط بینالملل نگریست، فرصتها را شکار کرد، گزینهها را ارزیابی نمود و مسأله را حل کرد. تکنیکهای خاصی را باید در برابر حریف ابداع کرد که هم در بردارنده قواعد حقوقی حاکم بر روابط بینالملل و هم از توانایی نظری بهرهمند باشد. سیاست خارجی ما در حوزه برجام اینگونه عمل کرد. بر این مبنا امریکا تا امروز بهدلیل خروج یک سویه و نیز تحریمهای یکجانبه ایران به لحاظ سیاسی در انزواست. آیا شکست این جریان یک سویه پس از انتخابات امریکا یک پیروزی و فرصت برای ملت ایران نیست؟ دستکم شکست یک گزینه بد، در معادله روابط خصمانه امریکا با ایران، فرصت محسوب نمیشود؟ امریکا باوجود انزوای سیاسی حاصل از برجام توانسته چالشهای اقتصادی برای ملت ایران به وجود آورد. با این وصف، بهرهگیری از فرصت انزوای سیاسی، شکست انتخاباتی و ناکامی جهانی رژیم ترامپ خیانت است؟ از منظر دانش روابط بینالملل، آنالیز مداوم روابط ایران و امریکا نیاز جدی کشور است. اساساً آمادگی تعامل با کشورها و یافتن فرصتهای پیش روی، یک توصیه تخصصی-حرفهای در دانش روابط بینالملل است. در کجای این علم سخن از خیانت و مانند اینها آمده است. برعکس، بر پایه تقوی، بسته به گزینههای پیش رو باید تأمل کرد، فرصتها و تهدیدها را شناخت، انتخاب کرد و تصمیم گرفت؛ تصمیمی که مبتنی بر ارزشها، خواستهها، باورها، اولویتها و بازخوردهای یک کشور-ملت باشد. به عبارتی قانون اساسی مشخص میکند تصمیم کجاست و چگونه اتخاذ میشود. وظیفه حکمرانان، رصد فرصتها و تهدیدهاست. دفع تهدید و شکار فرصت. نه کلی گویی، پرگویی، خود بزرگ پنداری، تهدید آفرینی، فرصت سوزی و مانند اینها که منجر به شش قطعنامه تحریمی جهانی علیه ایران شد. خیانت این است که خطاها تکرار شود. بیتقوایی این است که ساخت یک خانه را به دستان سرایدار بسپاریم نه معمار. سیاست خارجی را از ید تخصص، اجماع ملی و فهم جهانی خارج کنیم. حضرت علی علیه السلام میفرمایند:«الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیر» فرصت، مانند ابر میگذرد، پس فرصتهای خیر را غنیمت بشمارید و از آنها استفاده کنید.
استاد دانشگاه
اگر با ملاک تقوا به موضـوع ســـــیاســت خارجی بنگریم برای دســـتیابــــی به یــک سیاست خارجی کارآمد در نظام پیچیده جهانی در بدو امر، نیازمند عالمان متخصص و حرفهای هستیم. در واقع، کامیابی در سیاست خارجی مستلزم بهرهگیری از دانش روابط بینالملل است. همانگونه که در همه جای دنیا برای ساخت یک خانه به دانش معماری رجوع میکنند برای ساخت سیاست خارجی نیز به دانش تخصصی آن رجوع میکنند. توجه یا بیتوجهی به این دانش تخصصی-حرفهای میتواند به سعادت یا افول یک کشور بینجامد. سلطه بر نظریههای روابط بینالملل از یک سو؛ و قواعد حقوقی حاکم بر روابط بینالملل از سوی دیگر پارادایمهای ضروری کامیابی سیاست خارجی در جامعه بینالمللی است که گاه برخی از بازیگران آن به نحو پیچیده و دشواری رفتار میکنند.
تسلط بر این دو پارادایم به دولتها کمک میکند تا راه درست و منطقی روابط را میان دولتها بیابند. البته لزوماً نمیتوانیم همه معماهای سیاست خارجی را حل کنیم، همه آنچه نیاز داریم به دست آوریم یا حتی گاه برخی پیشبینیها ممکن است نادرست باشد. دستیابی به آنها نیازمند بررسی، پژوهش و دقت است. گزینههای ما در سیاست خارجی مانند گزینههای ریاضیات نیست که دو به اضافه دو به چهار منجر شود بلکه معادلههای ما در سیاست خارجی گاه از جنس معادلات مجهولات چند وجهی و گاه بیپاسخند. برخلاف علوم سخت، در دانش روابط بینالملل در برخی موضوعات، حل مسأله و معادله به پایان نمیرسد بلکه حل مسائل استمرار دارد. هر روز باید به پازلهای روابط بینالملل نگریست، فرصتها را شکار کرد، گزینهها را ارزیابی نمود و مسأله را حل کرد. تکنیکهای خاصی را باید در برابر حریف ابداع کرد که هم در بردارنده قواعد حقوقی حاکم بر روابط بینالملل و هم از توانایی نظری بهرهمند باشد. سیاست خارجی ما در حوزه برجام اینگونه عمل کرد. بر این مبنا امریکا تا امروز بهدلیل خروج یک سویه و نیز تحریمهای یکجانبه ایران به لحاظ سیاسی در انزواست. آیا شکست این جریان یک سویه پس از انتخابات امریکا یک پیروزی و فرصت برای ملت ایران نیست؟ دستکم شکست یک گزینه بد، در معادله روابط خصمانه امریکا با ایران، فرصت محسوب نمیشود؟ امریکا باوجود انزوای سیاسی حاصل از برجام توانسته چالشهای اقتصادی برای ملت ایران به وجود آورد. با این وصف، بهرهگیری از فرصت انزوای سیاسی، شکست انتخاباتی و ناکامی جهانی رژیم ترامپ خیانت است؟ از منظر دانش روابط بینالملل، آنالیز مداوم روابط ایران و امریکا نیاز جدی کشور است. اساساً آمادگی تعامل با کشورها و یافتن فرصتهای پیش روی، یک توصیه تخصصی-حرفهای در دانش روابط بینالملل است. در کجای این علم سخن از خیانت و مانند اینها آمده است. برعکس، بر پایه تقوی، بسته به گزینههای پیش رو باید تأمل کرد، فرصتها و تهدیدها را شناخت، انتخاب کرد و تصمیم گرفت؛ تصمیمی که مبتنی بر ارزشها، خواستهها، باورها، اولویتها و بازخوردهای یک کشور-ملت باشد. به عبارتی قانون اساسی مشخص میکند تصمیم کجاست و چگونه اتخاذ میشود. وظیفه حکمرانان، رصد فرصتها و تهدیدهاست. دفع تهدید و شکار فرصت. نه کلی گویی، پرگویی، خود بزرگ پنداری، تهدید آفرینی، فرصت سوزی و مانند اینها که منجر به شش قطعنامه تحریمی جهانی علیه ایران شد. خیانت این است که خطاها تکرار شود. بیتقوایی این است که ساخت یک خانه را به دستان سرایدار بسپاریم نه معمار. سیاست خارجی را از ید تخصص، اجماع ملی و فهم جهانی خارج کنیم. حضرت علی علیه السلام میفرمایند:«الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیر» فرصت، مانند ابر میگذرد، پس فرصتهای خیر را غنیمت بشمارید و از آنها استفاده کنید.
ایران سپید فراتر از یک رسانه گامی مشخص در ایجاد عدالت و فرصتهای برابر اجتماعی
سهیل معینی
مدیرمسئول روزنامه ایران سپید
پاییز اگر چه در ادبیات رایج با برداشت از تأثیر آن بر طبیعت، خزان درختان سبز و برگریزان و به تعبیری غالب که البته با آن موافق نیستم فصل غم است و مقدمهایاست بر به خواب رفتن سبزینهها در زمستان تا دوباره بهار را با رستن شکوفایی آذین ببندند اما در تقویم فعالیتهای جامعه نابینایان و کم بینایان کشور فصل پاییز در خود بهار فرصتهای جدید را در باغ اندیشه شهروندانی که به تمامی یا قسمتی از فروغ چشم بیبهرهاند در دل نهان داشته است. مهرماه سالروزهای جهانی عصای سفید و ایمنی را در خود دارد و نیز تولد دکتر محمد خزائلی چهره بیبدیل عرصه ادب و بنیانگذار آموزش و توانبخشی نوین برای نابینایان و کمبینایان. 27 مهر نیز سالروز گشایش رسمی مجتمع آموزشی شهید محبی فعلی است که یکی از تأثیرگذارترین مراکز تربیت نیروهای انسانی تحصیلکرده نابینایان و کمبینایان از سال 1343 تاکنون است.
در ادامه این زنجیره به 28 آبان میرسیم سالروز تولد تنها روزنامه بریل ایران و جهان از سال 1375 که در این خصوص داستان فقط تولد یک رسانه روزآمد عرصه اطلاعرسانی به نابینایان و کمبینایان نیست، سخن از شکلگیری پدیدهای است که هم تجلی گام برداشتن در جهت ایجاد فرصتهای برابر اجتماعی برای یکی از محرومترین گروهها در عرصه دسترسی به اطلاعات و اخبار و هم از اینرو اقدامی مؤثر در جهت برخورداری این گروه از عدالت یا بهتر بگوییم حداقلی از عدالت در عرصههای توزیع دانش و فرهنگ است. صحبت از انتشار یک نشریه ادواری مانند فصلنامه، ماهنامه یا در بهترین شکل هفتهنامه در میان نیست به معنای واقعی کلمه صحبت از تولد یک روزنامه برای نابینایان و کمبینایان کشور است.
این خبر حقایقی بیش از ایجاد یک رسانه روزانه اطلاعرسانی به یک گروه بزرگ اجتماعی را در خود دارد. شگفتی نهفته در کلام کسانی که نخستین بار این خبر را شنیدند نشان از حقیقتی بزرگتر داشت «روزنامه! آن هم برای نابینایان! بسیاری میپرسیدند که این روزنامه چند وقت یکبار منتشر میشود؟!» یعنی با وجود شنیدن روزنامه باز هم باور نداشتند که این رسانه منحصر به فرد به اقتضای اسمش واقعاً روزنامه است. این شگفتی باز هم حقایق بیشتری در خود داشت، انتشار روزنامه برای نابینایان! آن هم تنها روزنامه! آن هم در ایران! اما یک حقیقت اجتماعی شکل گرفته بود، نابینایان این مرز و بوم هم روزنامهای برای خود میداشتند، رسانهای که بسیار زود قصه زندگی خود را یافت، پیوند روزانه با جامعه مخاطب، دادن فرصت اظهارنظر و ابراز وجود به گروهی که عمدتاً از این فرصتها محروم بودند، رسانهای که تحریریه و مسئولانش بسیار زود دریافتند که نقشی بیش از یک منبع اطلاعرسانی دارند و مکرر از آنها خواسته میشد صدای مخاطبینشان باشند؛ صدایی که در آن زمان بدیل و نظیری نداشت. از آنها خواسته میشد و میشود مانند یک گروه مددکاری و مطالبهگر، خواستههای گروه مخاطبشان را به گوش مسئولان برسانند. همین شده است که بخشی از زمان تحریریه این روزنامه نه صرف تحقیق و نوشتن و انتشار بلکه صرف شنیدن درد دلهای مخاطبینی شود که این روزنامه را مأوا و مفرّ اصلی گفتن دردها و نیازهایشان میدانند. این یکی از زیباترین و انسانیترین ویژگی کار تحریریه کوچک ایران سپید است که اگر چه به واسطه بریل بودن روزنامه (البته ایران سپید سالهاست بهصورت آنلاین و از طریق سایت و کانالهای مجازی در دسترس همگان است) یا نوع اطلاعرسانی تخصصی آن کمتر در ویترین مطبوعات کشور دیده میشوند اما نقشی فراتر از کار تولید خبر بر عهده دارند و آن پیشانی بودن آنها در عرصه مطالبهگری اجتماعی نابینایان و کمبینایان است. مصداق این امر نقش ایران سپید در آگاهی نمایندگان مجلس در اوایل دهه 1380 در مورد ضرورت تصویب قانونی حمایتی و جامع از حقوق معلولان کشور بود که منجر به تصویب این قانون در 1383 شد زیرا خبرنگار پارلمانی ایران سپید وظیفهاش دیدار مکرر با نمایندگان و رساندن درخواست جامعه نابینایان و سایر شهروندان معلول کشور برای تصویب قوانین و ورود عملی خانه ملت برای پاسخگویی به حقوق اجتماعی این شهروندان بود. در ربع قرن فعالیت ایران سپید که در عین حال رکورد ثبات و دوام فعالیت یک رسانه تخصصی در تاریخ شهروندان معلول کشور محسوب میشود چه بسیار مسئولانی که با حضور در ایران سپید یا حضور مسئولان و خبرنگاران این روزنامه در دفاترشان از مشکلات جامعه نابینایان و کمبینا آگاه شده و همین امر زمینهساز تصمیمگیریهای گرهگشا در این خصوص شده است. نمونه بارز نقش فرا رسانهای ایران سپید دعوت از مدیرمسئول آن در سالجاری در روز 22 مهر و در آستانه روز جهانی عصای سفید از سوی سخنگوی محترم دولت برای حضور اینجانب در کنار دکتر ربیعی در جلسه دیدار با نمایندگان سایتها و خبرگزاریهای کشور و دادن فرصت طرح مهمترین درخواستهای شهروندان نابینا و کمبینا خطاب به دستگاههای مختلف از طریق تریبون سخنگوی دولت بود. به همین اعتبار است که نه بهعنوان مدیرمسئول این روزنامه بلکه با اتکا به تجاربم بهعنوان روزنامهنگاری که از سال 1368 در مطبوعات کشور قلم زدهام و عمدتاً هم در حوزه پیگیری حقوق اجتماعی هموطنان معلولم نوشتهام و هم بهعنوان یک فعال مدنی حقوق شهروندان معلول، نقش ایران سپید را فراتر از یک رسانه میدانم اما این رسانه و به گفته جامعهشناسان، این تأسیس اجتماعی خاص، نشیب و فرازهایی نیز داشته است. اگر چه امروز ایران سپید از تمام امکانات نوین اطلاعرسانی همچون سایت و کانالهای مجازی برخوردار است و از آغاز سال 1399 و شدت یافتن همهگیری کرونا یک بسته صوتی اطلاعرسانی نیز به خروجیهای آن افزوده شده است و آن هفتهنامهای صوتی با قریب به دو ساعت آیتمهای خبری، آموزشی که در دل خود علاوه بر انتشار گزارشهای مختلف، مهمترین مسائل روز جامعه نابینایان را در قالب پروندههای جامع به بحث گذاشته و پیگیر پاسخگویی مسئولان حتی در ایام کروناست، عملاً در طولانیترین وقفه انتشار نسخه بریل خود نتوانسته است ایران سپید را به رؤیت سرانگشت مخاطبین خود برساند علت این امر که در آغاز کوتاه به نظر میرسید عدم آلودگی مخاطبان به ویروس کرونا از طریق دریافت و لمس روزنامه بود اما چنان که تماسهای مکرر مخاطبین بویژه محرومترین خوانندگان ایران سپید در شهرها و روستاهای دور خواهان انتشار مجدد بریل روزنامه هستند و نیز تأکید صحیح روانشناسان، معلولیت بینایی مبنی بر ضرورت انتشار بریل روزنامه بهعنوان هویت فرهنگی نابینایان و نیز عامل تضمینکننده حفظ سواد نوشتاری نابینایان ضروری است و امیدواریم در نخستین فرصت ایران سپید را همچنان در قالب بریل آن به دست مخاطبان برسانیم. دراین مورد درخواست جامعه نابینایان و کمبینایان کشور ضرورت نوسازی دستگاههای چاپ بریل کشور است که سالهاست فرسوده شده است. اگر انتشار ایران سپید گامی بود در جهت عدالت فرهنگی برای نابینایان، نوسازی ماشینهای چاپ بریل نیز اقدامی است ملی در جهت برقراری و حفظ همین عدالت.هیچ عاملی از جمله همهگیری ویروس کرونا، ارزان بودن تولید اطلاعات صوتی یا الکترونیک نباید توجیهی برای حذف بریل از میز مطالعه نابینایان و کمبینایان شود.این امکانات نوین مکمل هویت ایران سپیدند و نه جایگزین آن. با این امید و برنامه که در سالروز سال آینده انتشار ایران سپید چنان که امسال انتشار پادکست را به سرمایههای این روزنامه افزودیم، شاهد توسعه فعالیتهای آن، انتشار مجدد نسخه بریل و البته دریافت توجه و حمایت درخور به این فرارسانه باشیم.
مدیرمسئول روزنامه ایران سپید
پاییز اگر چه در ادبیات رایج با برداشت از تأثیر آن بر طبیعت، خزان درختان سبز و برگریزان و به تعبیری غالب که البته با آن موافق نیستم فصل غم است و مقدمهایاست بر به خواب رفتن سبزینهها در زمستان تا دوباره بهار را با رستن شکوفایی آذین ببندند اما در تقویم فعالیتهای جامعه نابینایان و کم بینایان کشور فصل پاییز در خود بهار فرصتهای جدید را در باغ اندیشه شهروندانی که به تمامی یا قسمتی از فروغ چشم بیبهرهاند در دل نهان داشته است. مهرماه سالروزهای جهانی عصای سفید و ایمنی را در خود دارد و نیز تولد دکتر محمد خزائلی چهره بیبدیل عرصه ادب و بنیانگذار آموزش و توانبخشی نوین برای نابینایان و کمبینایان. 27 مهر نیز سالروز گشایش رسمی مجتمع آموزشی شهید محبی فعلی است که یکی از تأثیرگذارترین مراکز تربیت نیروهای انسانی تحصیلکرده نابینایان و کمبینایان از سال 1343 تاکنون است.
در ادامه این زنجیره به 28 آبان میرسیم سالروز تولد تنها روزنامه بریل ایران و جهان از سال 1375 که در این خصوص داستان فقط تولد یک رسانه روزآمد عرصه اطلاعرسانی به نابینایان و کمبینایان نیست، سخن از شکلگیری پدیدهای است که هم تجلی گام برداشتن در جهت ایجاد فرصتهای برابر اجتماعی برای یکی از محرومترین گروهها در عرصه دسترسی به اطلاعات و اخبار و هم از اینرو اقدامی مؤثر در جهت برخورداری این گروه از عدالت یا بهتر بگوییم حداقلی از عدالت در عرصههای توزیع دانش و فرهنگ است. صحبت از انتشار یک نشریه ادواری مانند فصلنامه، ماهنامه یا در بهترین شکل هفتهنامه در میان نیست به معنای واقعی کلمه صحبت از تولد یک روزنامه برای نابینایان و کمبینایان کشور است.
این خبر حقایقی بیش از ایجاد یک رسانه روزانه اطلاعرسانی به یک گروه بزرگ اجتماعی را در خود دارد. شگفتی نهفته در کلام کسانی که نخستین بار این خبر را شنیدند نشان از حقیقتی بزرگتر داشت «روزنامه! آن هم برای نابینایان! بسیاری میپرسیدند که این روزنامه چند وقت یکبار منتشر میشود؟!» یعنی با وجود شنیدن روزنامه باز هم باور نداشتند که این رسانه منحصر به فرد به اقتضای اسمش واقعاً روزنامه است. این شگفتی باز هم حقایق بیشتری در خود داشت، انتشار روزنامه برای نابینایان! آن هم تنها روزنامه! آن هم در ایران! اما یک حقیقت اجتماعی شکل گرفته بود، نابینایان این مرز و بوم هم روزنامهای برای خود میداشتند، رسانهای که بسیار زود قصه زندگی خود را یافت، پیوند روزانه با جامعه مخاطب، دادن فرصت اظهارنظر و ابراز وجود به گروهی که عمدتاً از این فرصتها محروم بودند، رسانهای که تحریریه و مسئولانش بسیار زود دریافتند که نقشی بیش از یک منبع اطلاعرسانی دارند و مکرر از آنها خواسته میشد صدای مخاطبینشان باشند؛ صدایی که در آن زمان بدیل و نظیری نداشت. از آنها خواسته میشد و میشود مانند یک گروه مددکاری و مطالبهگر، خواستههای گروه مخاطبشان را به گوش مسئولان برسانند. همین شده است که بخشی از زمان تحریریه این روزنامه نه صرف تحقیق و نوشتن و انتشار بلکه صرف شنیدن درد دلهای مخاطبینی شود که این روزنامه را مأوا و مفرّ اصلی گفتن دردها و نیازهایشان میدانند. این یکی از زیباترین و انسانیترین ویژگی کار تحریریه کوچک ایران سپید است که اگر چه به واسطه بریل بودن روزنامه (البته ایران سپید سالهاست بهصورت آنلاین و از طریق سایت و کانالهای مجازی در دسترس همگان است) یا نوع اطلاعرسانی تخصصی آن کمتر در ویترین مطبوعات کشور دیده میشوند اما نقشی فراتر از کار تولید خبر بر عهده دارند و آن پیشانی بودن آنها در عرصه مطالبهگری اجتماعی نابینایان و کمبینایان است. مصداق این امر نقش ایران سپید در آگاهی نمایندگان مجلس در اوایل دهه 1380 در مورد ضرورت تصویب قانونی حمایتی و جامع از حقوق معلولان کشور بود که منجر به تصویب این قانون در 1383 شد زیرا خبرنگار پارلمانی ایران سپید وظیفهاش دیدار مکرر با نمایندگان و رساندن درخواست جامعه نابینایان و سایر شهروندان معلول کشور برای تصویب قوانین و ورود عملی خانه ملت برای پاسخگویی به حقوق اجتماعی این شهروندان بود. در ربع قرن فعالیت ایران سپید که در عین حال رکورد ثبات و دوام فعالیت یک رسانه تخصصی در تاریخ شهروندان معلول کشور محسوب میشود چه بسیار مسئولانی که با حضور در ایران سپید یا حضور مسئولان و خبرنگاران این روزنامه در دفاترشان از مشکلات جامعه نابینایان و کمبینا آگاه شده و همین امر زمینهساز تصمیمگیریهای گرهگشا در این خصوص شده است. نمونه بارز نقش فرا رسانهای ایران سپید دعوت از مدیرمسئول آن در سالجاری در روز 22 مهر و در آستانه روز جهانی عصای سفید از سوی سخنگوی محترم دولت برای حضور اینجانب در کنار دکتر ربیعی در جلسه دیدار با نمایندگان سایتها و خبرگزاریهای کشور و دادن فرصت طرح مهمترین درخواستهای شهروندان نابینا و کمبینا خطاب به دستگاههای مختلف از طریق تریبون سخنگوی دولت بود. به همین اعتبار است که نه بهعنوان مدیرمسئول این روزنامه بلکه با اتکا به تجاربم بهعنوان روزنامهنگاری که از سال 1368 در مطبوعات کشور قلم زدهام و عمدتاً هم در حوزه پیگیری حقوق اجتماعی هموطنان معلولم نوشتهام و هم بهعنوان یک فعال مدنی حقوق شهروندان معلول، نقش ایران سپید را فراتر از یک رسانه میدانم اما این رسانه و به گفته جامعهشناسان، این تأسیس اجتماعی خاص، نشیب و فرازهایی نیز داشته است. اگر چه امروز ایران سپید از تمام امکانات نوین اطلاعرسانی همچون سایت و کانالهای مجازی برخوردار است و از آغاز سال 1399 و شدت یافتن همهگیری کرونا یک بسته صوتی اطلاعرسانی نیز به خروجیهای آن افزوده شده است و آن هفتهنامهای صوتی با قریب به دو ساعت آیتمهای خبری، آموزشی که در دل خود علاوه بر انتشار گزارشهای مختلف، مهمترین مسائل روز جامعه نابینایان را در قالب پروندههای جامع به بحث گذاشته و پیگیر پاسخگویی مسئولان حتی در ایام کروناست، عملاً در طولانیترین وقفه انتشار نسخه بریل خود نتوانسته است ایران سپید را به رؤیت سرانگشت مخاطبین خود برساند علت این امر که در آغاز کوتاه به نظر میرسید عدم آلودگی مخاطبان به ویروس کرونا از طریق دریافت و لمس روزنامه بود اما چنان که تماسهای مکرر مخاطبین بویژه محرومترین خوانندگان ایران سپید در شهرها و روستاهای دور خواهان انتشار مجدد بریل روزنامه هستند و نیز تأکید صحیح روانشناسان، معلولیت بینایی مبنی بر ضرورت انتشار بریل روزنامه بهعنوان هویت فرهنگی نابینایان و نیز عامل تضمینکننده حفظ سواد نوشتاری نابینایان ضروری است و امیدواریم در نخستین فرصت ایران سپید را همچنان در قالب بریل آن به دست مخاطبان برسانیم. دراین مورد درخواست جامعه نابینایان و کمبینایان کشور ضرورت نوسازی دستگاههای چاپ بریل کشور است که سالهاست فرسوده شده است. اگر انتشار ایران سپید گامی بود در جهت عدالت فرهنگی برای نابینایان، نوسازی ماشینهای چاپ بریل نیز اقدامی است ملی در جهت برقراری و حفظ همین عدالت.هیچ عاملی از جمله همهگیری ویروس کرونا، ارزان بودن تولید اطلاعات صوتی یا الکترونیک نباید توجیهی برای حذف بریل از میز مطالعه نابینایان و کمبینایان شود.این امکانات نوین مکمل هویت ایران سپیدند و نه جایگزین آن. با این امید و برنامه که در سالروز سال آینده انتشار ایران سپید چنان که امسال انتشار پادکست را به سرمایههای این روزنامه افزودیم، شاهد توسعه فعالیتهای آن، انتشار مجدد نسخه بریل و البته دریافت توجه و حمایت درخور به این فرارسانه باشیم.
درگذشت عمو راستگو بعد از 35 سال کار برای بچهها
حجتالاسلام محمدحسن راستگو، کارشناس حوزه تعلیم و تربیت که به واسطه حضورش در برنامههای تلویزیونی به عنوان «عمو راستگو» شناخته میشد، به علت سکته قلبی درگذشت. زنده یاد راستگو به مدت ۳۵ سال برای گروه سنی کودک و نوجوان برنامههای تلویزیونی اجرا میکرد و به مخاطبان خود تعالیم دینی میآموخت. او حتی در برخی کشورهای آسیایی، آفریقایی و اروپایی نیز به اجرای برنامه پرداخته بود. حجتالاسلام حسین حقیقت، مسئول مرکز آموزشهای کاربردی دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم در همین رابطه به ایسنا گفت: «ایشان نزدیک به نیم قرن فعالیت تربیتی کودک و نوجوان را برعهده داشت و اولین مبلغ دینی در عرصه کودک و نوجوان بود.» به گفته حقیقت، این مبلغ دینی افزون بر همکاری با تلویزیون، بیش از 7 هزار طلبه از سراسر کشور را هم آموزش داده است. او ادامه داد: «او در مدارس نیز حضور فعالی داشت و فرقی برایش نمیکرد که این فعالیت در منطقه یک تهران باشد یا در یکی از روستاهای دورافتاده استان هرمزگان یا سیستان و بلوچستان. البته در ماههای اخیر به دلیل شیوع ویروس کرونا فعالیتش کمتر شده بود.»
در 76 سالگی و پس از مدتها ابتلا به سرطان درگذشت
وداع با جامعه شناس خودمانی
گروه فرهنگی/ حسن نراقی نویسنده کتاب «چرا درماندهایم؟» یا همان «جامعهشناسی خودمانی»، جامعهشناسی که او را به تألیف و انتشار آثاری در حوزه غیردانشگاهی میشناسند در 76 سالگی و پساز مدتها ابتلا به بیماری سرطان درگذشت. او متولد اردیبهشت ۱۳۲۳ در کاشان بود.
عمده شهرت این پژوهشگر و نویسنده به خاطر تألیف آثاری برخوردار از مضمون جدی اما به زبانی ساده است؛ آنچنانکه برای مطالعه کتابهای به یادگار مانده از او نیاز چندانی به تحصیلات دانشگاهی در این عرصه نیست. اگر خواهان کسب اطلاعات بیشتری درباره کتاب «جامعهشناسی خودمانی» هستید بد نیست بدانید این کتاب حتی در شرایط نامطلوب فعلی نشر به چاپ سی و سوم رسیده است. کتابی که در آن با نقدهای نویسنده به رفتارهای جامعه ایرانی روبهرو میشوید.
ازجمله مواردی که نراقی در این کتاب به آنها نقدی جدی دارد، ویژگیهایی رایج میان ما ایرانیان است که البته به دوره یا برهه تاریخی خاصی هم محدود نمیشود؛ ازجمله «قهرمانپروری و استبدادزدگی»، «مسئولیتناپذیری»، «بیبرنامگی». او حتی از خصیصه همواره برقرارمان که همان «توقع و نارضایتی دائمی» است هم نوشته! اما چرا او تا این اندازه در نکوهش اینها گفته؟ نراقی فرهنگ غالب بر جامعه ایرانی را از موانع مهم بر سر راه توسعه آن میداند.
از آنجایی که کتاب بر پایه تجربیات نویسنده نوشتهشده از شانس بیشتری هم برای برقراری ارتباط با مخاطبان و حتی انتقال پیامهای موردنظر به خوانندگان برخوردار شده است. ایبنا نقلقولی از نراقی درباره انگیزهاش از تألیف این کتاب منتشر کرده که در بخشی از آن آمده: «به یاد میآورم بعد از یکی، دو نوبت چاپ اولیه جامعهشناسی خودمانی، وقتی عدهای خواستند بهاصطلاح نقدی ارائه کنند یا حتی بنا به خواست خودم ایرادهای کار را ارائه کنند، اکثرشان در یک گلایه مشترک بودند و آن اینکه «درد را گفتنی اما درمان را نه»... این سؤال تکراری مرا به فکر انداخت که در نوشته بعدیام فصل تازهای را مطرح کنم: چرا بعضی از هموطنانم همهچیز را چنین زود و آسان میخواهند؟ یعنی اینجا هم شاید از بنده حقیر این انتظار رادارند که مشکلشان را با یک قرص، کپسول، ورد یا چیزی شبیه به معجزه، زود و سریع حل کنم تا خدای ناخواسته این خواننده حتی لحظهای زحمت فکر کردن را هم به خودش ندهد.»
اگر علاقهمند به کسب اطلاع از دیگر نوشتههای او هستید؛ «چکیده تاریخ ایران: از کوچ آریاییها تا پایان سلسله پهلوی» کتاب دیگری است که نراقی آن را هم به قلمی ساده نوشته. «پینکتههایی بر جامعهشناسی خودمانی»، «ناگفتهها...: در گفتوگو با روزبه میرابراهیمی»، «خط خوش فارسی (مجموعه مقالات). هم دیگر نوشتههای او به شمار میآیند.
عمده شهرت این پژوهشگر و نویسنده به خاطر تألیف آثاری برخوردار از مضمون جدی اما به زبانی ساده است؛ آنچنانکه برای مطالعه کتابهای به یادگار مانده از او نیاز چندانی به تحصیلات دانشگاهی در این عرصه نیست. اگر خواهان کسب اطلاعات بیشتری درباره کتاب «جامعهشناسی خودمانی» هستید بد نیست بدانید این کتاب حتی در شرایط نامطلوب فعلی نشر به چاپ سی و سوم رسیده است. کتابی که در آن با نقدهای نویسنده به رفتارهای جامعه ایرانی روبهرو میشوید.
ازجمله مواردی که نراقی در این کتاب به آنها نقدی جدی دارد، ویژگیهایی رایج میان ما ایرانیان است که البته به دوره یا برهه تاریخی خاصی هم محدود نمیشود؛ ازجمله «قهرمانپروری و استبدادزدگی»، «مسئولیتناپذیری»، «بیبرنامگی». او حتی از خصیصه همواره برقرارمان که همان «توقع و نارضایتی دائمی» است هم نوشته! اما چرا او تا این اندازه در نکوهش اینها گفته؟ نراقی فرهنگ غالب بر جامعه ایرانی را از موانع مهم بر سر راه توسعه آن میداند.
از آنجایی که کتاب بر پایه تجربیات نویسنده نوشتهشده از شانس بیشتری هم برای برقراری ارتباط با مخاطبان و حتی انتقال پیامهای موردنظر به خوانندگان برخوردار شده است. ایبنا نقلقولی از نراقی درباره انگیزهاش از تألیف این کتاب منتشر کرده که در بخشی از آن آمده: «به یاد میآورم بعد از یکی، دو نوبت چاپ اولیه جامعهشناسی خودمانی، وقتی عدهای خواستند بهاصطلاح نقدی ارائه کنند یا حتی بنا به خواست خودم ایرادهای کار را ارائه کنند، اکثرشان در یک گلایه مشترک بودند و آن اینکه «درد را گفتنی اما درمان را نه»... این سؤال تکراری مرا به فکر انداخت که در نوشته بعدیام فصل تازهای را مطرح کنم: چرا بعضی از هموطنانم همهچیز را چنین زود و آسان میخواهند؟ یعنی اینجا هم شاید از بنده حقیر این انتظار رادارند که مشکلشان را با یک قرص، کپسول، ورد یا چیزی شبیه به معجزه، زود و سریع حل کنم تا خدای ناخواسته این خواننده حتی لحظهای زحمت فکر کردن را هم به خودش ندهد.»
اگر علاقهمند به کسب اطلاع از دیگر نوشتههای او هستید؛ «چکیده تاریخ ایران: از کوچ آریاییها تا پایان سلسله پهلوی» کتاب دیگری است که نراقی آن را هم به قلمی ساده نوشته. «پینکتههایی بر جامعهشناسی خودمانی»، «ناگفتهها...: در گفتوگو با روزبه میرابراهیمی»، «خط خوش فارسی (مجموعه مقالات). هم دیگر نوشتههای او به شمار میآیند.
چنگیز جلیلوند درگذشت
خاموشی صدایی جاودانه
فرهنگی/ بسیاری از ستارگان بزرگ و قدیمی سینمای ایران بخشی از شهرت و محبوبیت شان را مدیون صدای او هستند. مگر میشود «کندو» و بازی بهروز وثوقی را بدون صدای او در نظر گرفت. فردین خود بارها گفته بود:«من و جلیلوند با هم هماهنگ هستیم و شاید اگر او نبود، من هم اینقدر موفق نبودم».
نه فقط بازیگران پیشاز انقلاب از جمله ناصر ملک مطیعی و ایرج قادری که تصویرشان در سینمای ایران همنشین صدای جلیلوند بوده بلکه عزتالله انتظامی در فیلم «ستارخان» و محمدرضا گلزار در «سلام بمبئی»، حامد بهداد در «جرم» و سعید راد در «سفر سنگ» از جمله چهرههایی هستند که نمیشود بازیشان را بدون صدای آقای دوبله ایران به خاطر آورد.
بخشی از جذابیت چهرههای شاخص هالیوود از جمله مارلون براندو، پل نیومن، ریچارد برتون، برت لنکستر و شون کانری در فیلمهایی همچون «پرنده باز آلکاتراز»، «گربهای روی شیروانی داغ»، «بیلیاردباز»، «اتوبوسی بهنام هوس»، «در بارانداز» و... هم برای ما ایرانیها مدیون صدای جادویی چنگیز جلیلوند است که روح تازهای در بازی آنها میدمید. اسامی شخصیت های زیادی از سیلوستر استالونه و کلینت ایستوود تا کلارک گیبل و گری گوری پک برایمان تداعی کننده صدای اوست.
در میان دوبلورها به مرد حنجره طلایی معروف بود و گاهی با تو دماغی کردن و گاهی با حجم دادن به صدایش تأثیرگذاری شخصیتهای با صلابت را دو چندان میکرد. بهترین توصیف از قابلیت تیپسازی نقشهای مختلف را خودش کرده و گفته بود: «من در حنجرهام میدانم کدام تار صوتی مخصوص چه نوع صدایی است و همه اینها تحت کنترل خودم است.»
نقش چنگیز جلیلوند در خاطره جمعی ما از گنجینه بهترینهای سینمای ایران و جهان آنقدر پررنگ است که وقتی عباس یاری، دبیر هیأت تحریریه مجله فیلم شامگاه آخرین روز آبان خبر ابتلای او را به کرونا رسانهای میکند دلمان شور بزند و پیگیر اخبار سلامتیاش باشیم. اطلاعات ارائه شده در پست اینستاگرامی این روزنامهنگار پیشکسوت گویای آن است که این دوبلور پیشکسوت تقریباً از یک ماه پیش با کرونا درگیر شده اما از روز پنجشنبه ۲۹ آبان بهدلیل حمله مجدد این بیماری و شرایط نامناسب ریوی در بیمارستان خاتمالانبیا بستری شده است. صبح روز یکشنبه خبرهای امیدوارکننده از راه میرسند. خانواده جلیلوند از تلاش پرسنل سختکوش مراقبتهای ویژه تشکر کرده و میگویند حال عمومی این دوبلور پیشکسوت رو به ثبات حرکت میکند، هر چند ضریب هوشیاری او در حدود 9 و 10 است. عصر روز یکشنبه دوم آذرماه اما خبر از خاموشی صدایی جاودانه دارد: «استاد چنگیز جلیلوند دوبلور خاطرهساز سینما و تلویزیون بر اثر بیماری کرونا درگذشت».
نه فقط بازیگران پیشاز انقلاب از جمله ناصر ملک مطیعی و ایرج قادری که تصویرشان در سینمای ایران همنشین صدای جلیلوند بوده بلکه عزتالله انتظامی در فیلم «ستارخان» و محمدرضا گلزار در «سلام بمبئی»، حامد بهداد در «جرم» و سعید راد در «سفر سنگ» از جمله چهرههایی هستند که نمیشود بازیشان را بدون صدای آقای دوبله ایران به خاطر آورد.
بخشی از جذابیت چهرههای شاخص هالیوود از جمله مارلون براندو، پل نیومن، ریچارد برتون، برت لنکستر و شون کانری در فیلمهایی همچون «پرنده باز آلکاتراز»، «گربهای روی شیروانی داغ»، «بیلیاردباز»، «اتوبوسی بهنام هوس»، «در بارانداز» و... هم برای ما ایرانیها مدیون صدای جادویی چنگیز جلیلوند است که روح تازهای در بازی آنها میدمید. اسامی شخصیت های زیادی از سیلوستر استالونه و کلینت ایستوود تا کلارک گیبل و گری گوری پک برایمان تداعی کننده صدای اوست.
در میان دوبلورها به مرد حنجره طلایی معروف بود و گاهی با تو دماغی کردن و گاهی با حجم دادن به صدایش تأثیرگذاری شخصیتهای با صلابت را دو چندان میکرد. بهترین توصیف از قابلیت تیپسازی نقشهای مختلف را خودش کرده و گفته بود: «من در حنجرهام میدانم کدام تار صوتی مخصوص چه نوع صدایی است و همه اینها تحت کنترل خودم است.»
نقش چنگیز جلیلوند در خاطره جمعی ما از گنجینه بهترینهای سینمای ایران و جهان آنقدر پررنگ است که وقتی عباس یاری، دبیر هیأت تحریریه مجله فیلم شامگاه آخرین روز آبان خبر ابتلای او را به کرونا رسانهای میکند دلمان شور بزند و پیگیر اخبار سلامتیاش باشیم. اطلاعات ارائه شده در پست اینستاگرامی این روزنامهنگار پیشکسوت گویای آن است که این دوبلور پیشکسوت تقریباً از یک ماه پیش با کرونا درگیر شده اما از روز پنجشنبه ۲۹ آبان بهدلیل حمله مجدد این بیماری و شرایط نامناسب ریوی در بیمارستان خاتمالانبیا بستری شده است. صبح روز یکشنبه خبرهای امیدوارکننده از راه میرسند. خانواده جلیلوند از تلاش پرسنل سختکوش مراقبتهای ویژه تشکر کرده و میگویند حال عمومی این دوبلور پیشکسوت رو به ثبات حرکت میکند، هر چند ضریب هوشیاری او در حدود 9 و 10 است. عصر روز یکشنبه دوم آذرماه اما خبر از خاموشی صدایی جاودانه دارد: «استاد چنگیز جلیلوند دوبلور خاطرهساز سینما و تلویزیون بر اثر بیماری کرونا درگذشت».
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
پیام تسلیت رهبر انقلاب اسلامی در پی درگذشت حجتالاسلام جعفری
-
تقویت اعتماد عمومی اعتماد به نفس ملی را افزایش میدهد
-
فروش نفت صرف هزینههای جاری دولت نمیشود
-
تصویر غریب شبهای شهر
-
مادرم را من کشتم
-
سلام ایران
-
واکنش جهانگیری به تخریب خانه زن بندرعباسی
-
نمایندگان اگر پول دارند خودشان اموال دولت را بخرند
-
14 درصد تولید ناخالص داخلی صرف مقابله با کرونا شد
-
رونق اشتغال روستایی با نوآوریهای زنان اصفهانی
-
اجرای موسیقی در هیاهوی شهر
-
شهروندی جهانی باشیم برای حفظ جان انسانها
-
تقوا و خیانت در سیاست خارجی
-
ایران سپید فراتر از یک رسانه گامی مشخص در ایجاد عدالت و فرصتهای برابر اجتماعی
-
درگذشت عمو راستگو بعد از 35 سال کار برای بچهها
-
وداع با جامعه شناس خودمانی
-
خاموشی صدایی جاودانه
اخبارایران آنلاین